سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  هفته نامه دانشجویی روایت 57
جلای این دلها ذکر خدا و تلاوت قرآناست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
درباره ما
هفته نامه دانشجویی روایت 57
مدیر وبلاگ : سیزده 57[244]
نویسندگان وبلاگ :
13 57[2]

سلام .... دانشجویان دانشگاه های شیراز هستیم از اونایی که کشته مرده ی گفتمان انقلاب و حضرت روح الله هستند . سربازان ولایتی هستیم که به زعممون هنوز جمهوری اسلامی اون چیزی که انقلاب اسلامی می خواست نشده ،پس هرجا انحرافی ببینیم فریاد می زنیم ، به عبارت بهتر نقد حاکمان بدون نفی حاکمیت ...... _____________________ _____________________ مدیر مسئول و صاحب امتیاز: محمد حسین رئیسی _____________________ زیر نطر شورای سردبیری و هیئت تحریریه:علی جعفری، مصطفی نمازیان، محمد زارع ،مجتبی ایزدیان _____________________ همکاران: سجاد آزمند، امین رشیدی، غلامعلی سعادت، محمد دژکام _____________________ مدیر وبلاگ: سید حسین مطلبی پور _____________________ پیام کوتاه: 09176343500 ____________________ ایمیل:mag_1357@yahoo.com
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

لوگوی نشریه
هفته نامه دانشجویی روایت 57
بایگانی موضوعی مطالب
اخبار[36] . مقاله[32] . یادداشت هفته[17] . متفرقه[16] . پیام ولایت[7] . معرفی شهید[7] . معرفی کتاب[5] . خاکی تر از خاک[5] . جریانشناسی[4] . خاکی تر از خاک[3] . مطالبات رهبری[2] . متفرقه[ . معرفی کتاب .
بایگانی
پیش شماره
شماره اول
شماره دوم
شماره سوم
شماره چهارم
شماره پنجم
شماره شش
شماره هفتم
شماره هشتم
شماره نهم
شماره دهم
شماره یازدهم
شماره دوازدهم
شماره سیزدهم
شماره چهاردهم
شماره پانزدهم
شماره شانزدهم
شماره هفدهم
شماره هجدهم
شماره نوزدهم
شماره بیستم
شماره بیست و یکم
شماره آخر سیزده پنجاه و هفت
لوگوی دوستان











موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

عنوان متن شماره 12/جریانشناسی/سرگذشت اصلاحات(1) / اصلاحات مصادره شد!!! چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:58 صبح

اصلاح و اصلاح گری همواره یکی از مهمترین ابزارهای بشر برای
بهتر شدن شرایط موجود بوده و هست. اساسا اگر روند اصلاح یک فرآیند حساب شده و
معقول باشد، بزرگترین خدمت در راستای به سرانجام رسیدن درست آن فرآیند است چرا که
ضامن بقا و ارتقاء آن پدیده می باشد. همان طور که می دانیم و بارها گفته اند حفظ
یک دستاورد مهمتر و سخت تر از به دست آوردن آن است و اصلاح گری یک راهکار اصولی
برای حفظ یک روند متعالی است،زیرا در مسیر حرکت ها و جریان های اجتماعی به علل
مختلف انحراف و کج روی وجود داشته و دارد که با شناخت و تصحیح آن کج روی ها می
توان امیدوار به اعتدال در امور بود. اما دشواری کار آن جاست که این ارزش
والا(اصلاحات) مورد تعریف و تبیین قرار می گیرد یا مصادیق آن احصاء می شود.

این روزها همزمان با بزرگداشت سی امین سالگرد انقلاب می
توانیم با بررسی عملکرد دولت ها نقاط ضعف و قوت آن ها را تشخیص دهیم، به هر حال در
این دوران دولت های مختلف با آراء مردم بر مسند کار نشستند و فرصت بروز و ظهور
افکار و کردارشان را داشتند،اما در دوران هشت ساله موسوم به اصلاحات در این مملکت
کسانی تکیه بر صندلی قدرت زدند،که هر کاری دوست داشتند به نام اصلاحات کردند! چه
درست و چه غلط. در دورانی که سید محمد خاتمی به عنوان شاخص جریان اصلاحات و منتخب
مردم ، در مقاطع مختلف می گفت:
«آزادی و حق حاکمیت بر سرنوشت را اسلام به ما داد.» ؛ «حفظ آزادی و جامعه مدنی جز با تکیه بر
دین و روحانیت ممکن نیست.
» ؛ «انقلاب
اسلامی تنها یک پایه دارد و آن هم دین است....جامعه نباید از دین و روحانیت جدا
شود، که این سرآغاز سقوط است.
» ؛ «ما
به هیچ وجه تسلیم آمریکا نخواهیم شد.
»
و...
، اما مدعیان اصلاح طلبی از جمله تاج زاده، بهزاد نبوی،
حجاریان، گنجی، آغاجری و امثالهم در هرجا که خزیده بودند، صراحتا بر سکولاریسم
انگشت اصرار گذاشتند، به عبور از دین و روحانیت و ولایت فقیه میل کردند و حتی برخی
از منحرفین در نشریات زنجیره ای منتسب به این گروه، نبوت و امامت را در لفافه زیر
سوال بردند، متاسفانه در جبهه اصلاح طلبی ، از ریز تا درشتشان و در میان مدعیان
صادق آن کمتر کسی پیدا شد که خویش را از قفس تنگ  و دشمن ساخته
«جناح گرایی» بیرون کشد و بر این بیداد بزرگ فریاد زند. در آن دوران که هر که از راه رسید و مدعی اصلاح طلبی شد، از طیف موسوم به
اصلاحات کسی نبود که به مردم بگوید اصلاحات یعنی چه ؟ خط قرمز آن کجاست؟ اصلاح گر
کیست؟ مرز بین خودی و غیر خودی چیست؟ انقلابی و ضد انقلابی هرکدام چه تعریفی
دارند؟هنوز که هنوز است آقای خاتمی تصمیم دارد که بالاخره روزی اصلاحات را تعریف
کند!

جرا اصلاحاتی که پس از دو سال(سال 78) لقبی شد برای دوران
هشت ساله پس از 2 خرداد، حد و مرزی برای خود ندارد تا به دستاویزی برای مدعیانی که
به نام اصلاحات و به کام دشمن، عقب گردها و فرصت سوزی های فراوانی داشتند و هزینه
های سنگینی را  به انقلاب و مردم تحمیل
کردند تبدیل نشود.

شاید مرور سخنان آخرین حضور آقای خاتمی در کسوت ریاست جمهوری
در دانشگاه تهران تامل برانگیز باشد، آن جایی که گفت:
«امروز در اردوگاه اصلاح طلبان صداهایی
می شنویم که دشمنان این ملک و ملت دارد آن را بیان می کنند
»؛ آقای خاتمی چرا آنقدر دیر به نتیجه
ای رسیدید که دلسوزان انقلاب بارها گوشزد کرده بودند؟!

اصلاحات مصادره شد! آن هم بعضا توسط عواملی که هم در بدنه
دولت و  مجلس حضور داشتند و هم اپوزوسیون پایه های نظام و انقلاب بودند.

اصلاحات مصادره شد! آن هم توسط فرصت طلبانی که فقط خود را
اصلاح طلب می دانستند و بس و با فضا سازی  و غوغاسالاری هر منتقدی را متهم به
اقتدارگرایی نمودند و با مظلوم نمایی خود را تنها دایعه داران اصلاحات قلمداد
کردند تا جایی که پروژه عبور از خاتمی را مطرح کردند.

اصلاحات مصادره شد! آن هم در دوران تلخ اصلاحات...



  • کلمات کلیدی : جریانشناسی
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/اخبار چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:57 صبح

    رئیس
    دیوان محاسبات: تمام برداشت های دولت از صندوق ذخیره ارزی قانونی بوده است

    در حالی برخی نمایندگان
    مجلس دولت را به برداشت بی رویه از حساب
    ذخیره ارزی به دولت
    متهم می کنند که رییس دیوان محاسبات کشور به عنوان مهمترین بازوی نظارتی مجلس
    شورای اسلامی اعلام کرد: تمام برداشت های دولت از حساب ذخیره ارزی کاملا قانونی
    بوده و میزان برداشت‌ها هم مطابق مجوزهاست.

    دکتر ”عبدالرضا
    رحمانی فضلی“ در درخصوص برداشت های دولت از حساب ذخیره ارزی، افزود: براساس گزارش
    دیوان محاسبات کشور، برداشت از این حساب کاملا قانونی بوده و میزان برداشت‌ها هم
    مطابق مجوزهاست.
    رییس کل دیوان محاسبات کشور با تاکید بر اینکه دولت برداشت غیر قانونی از حساب
    ذخیره ارزی نداشته است، گفت: انتشار ارقام مربوط به حساب ذخیره ارزی درست نیست. وی
    افزود: ضرورتی ندارد دشمنان نظام و کسانی که برای انقلاب برنامه و توطئه دارند،
    بدانند که ذخایر ما چقدر است. حفظ این آمار مصداق حفظ ارزش‌های نظام است.

     

    کواکبیان: دست دادن با زن
    اجنبی به شرط تأمین منافع ملی
    ضروری است

    دبیرکل حزب مردم‌سالاری در واکنش به دست
    دادن خاتمی با یک زن خارجی
    گفت: اگر پای منافع کشور در میان باشد، دست دادن با زنان
    اجنبی هم ضروری است و برخی فقها این کار را قبیح نمی‌شمارند.

    مصطفی کواکبیان چهارشنبه شب در حاشیه
    نشستی با مردم سمنان در مجمع
    ابوالفضل (ع) سمنان، در پاسخ به شماری از جوانان سمنانی که
    از وی راجع به اقدام سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق ایران برای دست دادن با یک
    زن خارجی و ضرورت حمایت از چنین شخصیتی در انتخابات آینده ریاست جمهوری سئوال می‌کردند،
    افزود: برخی از فقها نیز عقیده دارند که اگر حتی به طور مثال دست دادن با
    «آنگلا
    مرکل
    »، صدراعظم آلمان در صورتی که منافع جمهوری اسلامی ایران مطرح
    باشد و حمایت از منافع کشور لازم به نظر برسد، ضروری است.

     

    البرادعی: تحت تاثیر شخصیت
    آیت‌الله‌خامنه‌ای قرار گرفتم‌

    محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بین‌المللی
    انرژی اتمی روز سه‌شنبه در
    پاریس گفت که ایران تعداد قابل توجهی سانتریفوژ را با آن
    سرعتی که می‌توانسته نصب نکرده است. وی گفت: آن‌ها واقعا سانتریفوژها را افزایش
    نداده‌اند و این چیز خوبی است. مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت که کاملا
    تحت تاثیر شخصیت حضرت آیت الله علی خامنه‌ای در ایران قرار گرفته و افزود که مقام
    معظم رهبری ”تمامی جزییات“ برنامه‌ی هسته‌یی را دنبال و ”به شکلی استراتژیک“ صحبت
    می‌کنند.

     

    کارگزاران پدر همه احزاب
    اصلاح طلب است

    کرباسچی در پاسخ به پرسش روزنامه الشرق
    الاوسط که از وی پرسیده بود
    ”آیا ائتلاف کنونی حزب کارگزاران و اصلاح طلبان به ریاست
    محمد خاتمی ادامه خواهد داشت یا اینکه ائتلافی موقتی است؟“ گفت: خیر، در حقیقت حزب
    کارگزاران سازندگی جریان اصلاح طلب را بخشی از خود می داند زیرا در واقع از پایان
    دهه هشتاد و اواسط ریاست جمهور آقای هاشمی رفسنجانی، این حزب منشا شکل گیری جنبش
    تغییر در ایران است.

     وی افزوده است: بیشتر اصلاح طلبان
    پیش از آنکه به جریان ها و مجموعه های مستقل تبدیل شوند، بخشی از این حزب بوده اند
    و بنیانگذار جنبش اصلاح طلب در ایران حزب کارگزاران سازندگی می باشد.

     

    آغاجری بار دیگر امام راحل و
    مراجع
    تقلید را مورد جسارت قرار داد

    هاشم آغاجری عضو سازمان مجاهدین انقلاب
    اسلامی که در سال 81 طی سخنانی
    مقلدان مراجع تقلید را به «میمون» تشبیه و
    به ساحت ائمه اطهار (ع) نیز جسارت کرده
    بود ، اخیرا با ایراد سخنان دیگری در منزل عبدالله
    نوری به تمسخر و هتاکی به ساحت مراجع عظام تقلید، علما و فقها پرداخت و گفت: در
    حکومت ما از هیچ فقیهی حکمی پیرامون مسایل اخلاقی و کرامت انسانی ندیدیم و تمامی
    موارد در جهت خرد کردن انسانیت و سلطه‌پذیری بوده است.

    آغاجری در این سخنان که با عنوان «اخلاق
    سلطه و اخلاقی رهایی
    » ایراد می‌شد، تقلید را به برده‌داری تشبیه
    کرد وافزود: همچنین هیچ کس برده‌داری را حرام نکرده است در صورتی که برده‌داری و
    برده‌پذیری در تضاد با اخلاق است.

     

    ورود عبدالکریم سروش به ایران
    همزمان
    با آغاز فعالیت‌های انتخاباتی خاتمی

    چند روز پس از انتشار خبر
    سخنرانی هاشم آغاجری یکی از نظریه پردازان اصلاحات که در آن اهانت‌هایی نسبت به
    مراجع و امام راحل(ره) مطرح کرده بود، عبدالکریم سروش یکی دیگر از نظریه‌پردازان
    جریان اصلاحات  از آمریکا به ایران بازگشت.

    عبدالکریم سروش
    که یک سال پس از روی کار آمدن دولت نهم، به بهانه تدریس در دانشگاه
    ”هاروارد“،“پرینستون“ و  ”جورج
    تاون“ به آمریکا عزیمت کرد، پس از دو سال و نیم غیبت، شنبه شب وارد
    ایران شده است.

    وی که با طرح نظریه ”قبض و بسط تئوریک شریعت“ موضع گیری‌های
    خود را علیه اسلام و آموزه‌های شیعی آغاز کرد طی سال‌های گذشته ”ولایت مطلقه
    فقیه“، ”زیارت جامعه کبیره“ و اصالت آسمانی وحی را زیر سوال برده است .

     

    روسای کمیته‌های ستاد
    انتخاباتی
    خاتمی انتخاب شدند

    رؤسای شش کمیته دانشجویی، مالی، تبلیغات، جوانان، استان‌ها
    و سفرهای ستاد انتخاباتی سید محمد خاتمی انتخاب شدند
    .

    فیض‌الله عرب‌ سرخی رئیس کمیته مالی،
    غلامرضا ظریفیان رئیس کمیته
    دانشجویی، محمد عطریانفر رئیس کمیته تبلیغات، فریدون عموزاده
    خلیلی رئیس کمیته جوانان و صفدر حسینی رئیس کمیته استان‌ها، مرتضی مبلغ رئیس کمیته
    سفرها و سخنرانی‌ها روسای شش کمیته‌ ستاد انتخاباتی سید محمد خاتمی در انتخابات
    ریاست جمهوری خواهند بود. گفتنی است پیش از این محمدرضا عارف و محسن امین‌زاده، از
    سوی سیدمحمد خاتمی به عنوان رئیس و قائم‌ مقام ستاد انتخاباتی خاتمی انتخاب شده‌
    بودند.

     

    براى نابودى دشمنان آمریکا
    صلوات!!

    در جریان ملاقات جمعی از اصلاح طلبان
    کرمانشاه با آقای خاتمی
    و در حالی که آقای خاتمی مشغول سخنرانی برای آنها بود، شخصی
    به نام
    «س» که مدیر مسئول یک روزنامه محلی است
    فریاد می زند
    «برای نابودی احمدی نژاد صلوات»! و
    تعدادی
    از
    افراد حاضر در جلسه ضمن آن که می خندیدند، صلوات فرستادند. در این هنگام آقای
    خاتمی بدون آن که به شخص یاد شده اعتراض کند خطاب به حاضران می گوید؛
    «نابودی
    فرد
    مهم
    نیست. ما باید کاری بکنیم که این طرز تفکر نابود شود. حالا برای نابودی این تفکر
    صلوات بفرستید
    »!

    در خور توجه آن که آقای خاتمی در دوران
    ریاست جمهوری خود در
    واکنش به شعار مرگ بر آمریکا گفته بود؛ من با شعار مرگ موافق نیستم و
    امروز از حاضران می خواهد برای مرگ تفکری که در مقابل آمریکا ایستاده است، صلوات
    بفرستند!!

     

    گزینه های اولیه ستاد
    انتخاباتی میر حسین

    گزینه های اولیه ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی
    مشخص شدند.
    به گزارش فارس، غلامرضا آقازاده رئیس سازمان انرژی اتمی، محمدرضا بهشتی عضو
    پژوهشگاه علوم انسانی و رئیس گروه فلسفه فرهنگستان هنر، علیرضا بهشتی عضو شورای
    مرکزی جمعیت توحید و تعاون و مدیر سایت کلمه ، مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه
    جمهوری اسلامی، علی‌محمد حاضری دبیر کل سابق انجمن اسلامی مدرسان دانشگاه ها،
    محمدرضا تاجیک رئیس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری دوره خاتمی، باقریان
    رئیس اسبق سازمان امور اداری و استخدامی، علی منتظری رئیس سابق جهاد دانشگاهی و
    ابوالفضل فاتح مدیر عامل اسبق خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گزینه های احتمالی
    این ستاد را تشکیل می‌دهند.
    این افراد معرفی شده اند، ولی هنوز انتخاب نهایی آنها صورت نگرفته است.

     

    نتانیاهو:حضور دولت احمدی نژاد در
    ایران بزرگترین تهدید اسرائیل است

    شبکه خبری فرانس 24 گفت: ”بنیامین نتانیاهو“ رییس
    حزب لیکود رژیم صهیونیستی ، مقابله با تهدیدات ناشی از حاکمیت دولت احمدی نژاد و
    سرکوب حماس و حزب الله لبنان را به عنوان اولویت های کاری کابینه خود اعلام کرد.

    ”گیوم اودا“ خبرنگار شبکه خبری فرانس 24روز شنبه اعلام کرد:
    نتانیاهو ضمن پذیرش پیشنهاد ”شیمون پرز“ رییس رژیم صهیونیستی، برای تشکیل دولت
    جدید، حضور دولت احمدی نژاد در ایران را ”بزرگترین تهدید اسرائیل“ خواند و مدعی
    شد: ”از این پس ایران ، حماس و حزب الله اولویت های کاری اسرائیل درمدت نخست وزیری
    وی خواهند بود“.

     

    اعلام غیر رسمی قالیباف در انتخابات

    روزنامه «تهران امروز» نزدیک به محمد
    باقر قالیباف
    پس از یک دوره توقف (توقیف) اولین شماره دوره جدید خود را منتشر کرد. در صفحه اول
    این روزنامه 4 عکس از خاتمی، کروبی، احمدی‌نژاد و قالیباف به چاپ رسیده و در بالای
    عکسها آمده است
    «نامزدهای ریاست جمهوری برای مهمترین مساله اقتصادی
    مردم
    (یارانه‌ها)
    چه اندیشیده‌اند؟
    «

    در متن این تحلیل آمده است: «به نظر می‌رسد
    قالیباف و تیم اقتصادی طرف مشورت وی طرح و برنامه‌ آماده‌تر و عملی‌تری برای
    یارانه‌ها در سر دارند.»
    در همین تحلیل احمدی‌نژاد متهم
    شده است که تلاش می‌کند با پرداخت
    یارانه‌های نقدی بر موج تحبیب قلوب
    سوار شود.

     

    دیدار دوباره خاتمی با
    میرحسین

    سید محمد خاتمی این هفته
    با میرحسین موسوی دیدار خواهد کرد.
    ‏سید محمد خاتمی نخستین بار بعد از اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری با
    میرحسین موسوی دیدار خواهد کرد.
    بنا بر این گزارش به نظر می‌رسد در این دیدار پیرامون موضوع انتخابات و بررسی
    وضعیت کشور و همچنین هماهنگی بیشتر میان خاتمی و موسوی برای انتخابات ریاست جمهوری
    دهم بحث و بررسی شود.

    پیش‌بینی می‌شود این
    دیدار برای هماهنگی بیشتر میان خاتمی و میرحسین و چگونگی حضور اصلاح طلبان در
    انتخابات دهم برگزار می‌شود.

     

    ثمره هاشمی رئیس ستاد
    احمدی نژاد

    براساس مصوبه ستاد انتخاباتی محمود
    احمدی نژاد، مجتبی ثمره
    هاشمی به عنوان رئیس و فرجی به عنوان قائم مقام ستاد انتخاباتی
    محمود احمدی نژاد انتخاب شدند. 

     فرجی فردی ناشناخته
    اما از طرفداران پرو پا قرص احمدی نژاد به شمار می رود. مجتبی ثمره هاشمی هم که
    عنوان مشاور رئیس جمهور را دارد و نام آشناتر است، ریاست ستاد احمدی نژاد را عهده
    شده است.

     

    مقبولیت احمدی نژاد در میان
    مردم بزرگترین چالش
    خاتمی در عرصه انتخابات است

    رئیس ستاد انتخابات جبهه آزادی گفت:
    مهمترین
    چالش
    خاتمی در انتخابات مقبولیت احمدی نژاد در بین مردم و حضور کروبی و میرحسین موسوی
    در میان اصلاح طلبان است
    .

    مجید محتشمی افزود: احمدی نژاد با سفرهای استانی
    خود توانست تمامی اقشار مختلف جامعه را به میدان بکشد لذا مقبولیت احمدی نژاد در
    بین مردم می تواند بزرگترین چالش پیش روی خاتمی در عرصه انتخابات باشد
    .

    وی تصریح کرد: تعدد بیش از دو یا چند
    کاندیدا در میان اصلاح طلبان از جمله کروبی که قبلا اعلام حضور کرده است و میرحسین
    موسوی که به زودی اعلام می کند احتمالا از مشکلات جدی پیش روی خاتمی در میان اصلاح
    طلبان است.

     

    وزارت‌خارجه مخالف دیدار
    خاتمی و
    شرودر نیست

    رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به
    اینکه گفته می‌شود با درخواست دیدار صدر اعظم پیشین آلمان و سیدمحمد خاتمی مخالفت
    شده گفت: وزارت خارجه مخالفتی با این دیدار ندارد.
    علاءالدین بروجردی در حاشیه جلسه علنی امروز مجلس در جمع خبرنگاران در این رابطه
    بیان داشت: من دیروز در دیدار وزیر امور خارجه و شرودر حضور داشتم و می‌دانم وزارت
    خارجه مخالفتی با دیدار شرودر و خاتمی ندارد.



  • کلمات کلیدی : اخبار
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/گفتارهایی از شهید آوینی چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:57 صبح



    ما با پذیرش خود به عنوان کشور «عقب افتاده» و پذیرش
    غرب به عنوان
    »پیشرفته« چه چیزی را پذیرفته ایم؟ تنیجه
    طبیعی پذیرش این تعابیر آن است که هم خود را یکسره در این جهت قرار دهیم که این «
    عقب ماندگی» را جبران کنیم. اینکه ما موفق شویم و یا نشویم تغییری در اصل
    مطلب نخواهد داد و اصل مطلب این است که مگر «
    پیش» و «پس» کجاست که آنها «پیش» رفته باشند و ما «پس» مانده؟ اگر
    پیش آنجاست که غربی ها رسیده اند، صد سال سیاه می خواهم که به آنجا نرسیم و اگر
    «پس» اینجاست که ما اکنون قرار داریم ، چه بهتر که در همین جا بمانیم. پذیرش همین یک معنا در سراسر کره زمین کافی است برای آنکه هیچ انقلابی ایجاد نشود ،چرا
    که اگر
    «غایت انقلاب» در نهایت همان است که غربی ها به
    آن دست یافته اند، دیگر چه انقلابی؟ فقط می ماند آنکه مردمان کشورهای عقب مانده
    همچون دانشجویان چینی به خیابان بریزند و از دولت های خویش بخواهند که هر چه زودتر
    آمریکایی شوند و به کشورهای «
    پیشرفته» ملحق گردند!



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/معرفی شهید/شهید عماد مغنیه چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:55 صبح

    *پدرش از علمای برجسته شیعه لبنان و ”جهاد“ و ”فؤاد“ دو برادر وی بود
    که بعدها به شهادت رسیدند،. پس از مدتی از صور به ضاحیه جنوبی بیروت نقل مکان
    کردند و در این منطقه بود که تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را گذراند و پس از آن
    در جوانی، وارد دانشگاه آمریکایی بیروت
    (AUB) شد.

    * در اوایل دهه هشتاد میلادی به “نیروی 17“ شاخه نظامی جنبش آزادی‌بخش
    فلسطین پیوست که نیرویی ویژه برای حفاظت از مبارزانی مانند ابوعمار، ابو جهاد و
    ابودایاد بود. او از همان زمان، در عملیات انتقال سلاح از جنبش آزادی‌بخش فلسطین
    برای مقاومت اسلامی لبنان به حزب‌ا... و جنبش امل نقش اساسی داشت اما در پی اشغال
    لبنان در سال
    1982 میلادی از سوی رژیم صهیونیستی، مبارزان جنبش
    آزادی‌بخش فلسطین مجبور به ترک لبنان شدند
    .

    * محاصره بیروت، سه ماه
    به طول انجامید و با خروج مبارزان فلسطینی و سازمان آزادی‌بخش از لبنان، او نیز به
    صفوف رزمندگان افواج مقاومت اسلامی (جنبش امل) پیوست که از سوی امام موسی صدر و
    شهید مصطفی چمران تأسیس شده بود اما شهید مغنیه در ادامه و همزمان با انتقال سید
    حسن نصرا... از امل، به حزب تازه‌ تأسیس حزب‌ا... پیوست
    .

    * عماد مغنیه در پاییز
    1362 در عملیاتی علیه آمریکا در کویت، به اسارت درآمد، ولی با ترفندهای گوناگون
    موفق به رهایی شد. پس از آن بود که سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، پی به شخصیت واقعی
    وی برد و دربدر به دنبال دستگیری او، لبنان و خاورمیانه را زیر پا گذاشت. آمریکا،
    عماد مغنیه را دشمن سرسخت و خطرناک خود می‌دانست. بدان اندازه که وی را مسئول
    انفجار مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت و کشته شدن 241 کماندو و همچنین مقر
    چتربازان فرانسوی در بیروت و کشته شدن ده‌ها تن از آنان می‌داند. همچنین او را
    مسئول چندین نوبت عملیات شهادت طلبانه علیه سفارت آمریکا در لبنان و کویت و ربودن
    هواپیمای امیر کویت می‌داند.

    * جایزه 25 میلیون دلاری
    آمریکا برای زنده یا مرده او، نشان از هراس جنایتکاران و تروریست‌های دولتی از
    هرگونه مقاومت دارد. وی برای نجات کشورش از اشغالگران، تا پای جان مبارزه کرد و
    بیش از 26 سال، سازمان‌های اطلاعاتی 42 کشور از جمله سیا و موساد را به دنبال خود
    کشاند.

     *گاهی در برخی جلسات مترجم بودن را بهانه ای برای حضورش و مطلع شدن از نظرات
    طرفین قرار می‌داد و آن‌قدر خوب از عهده این کار برمی‌آمد که هیچ‌کس شک نمی‌کرد که
    او مترجم نیست و عماد مغنیه، مغز متفکر حزب‌ا... لبنان است. حتی گاهی نظرات طرف
    خودی را که فکر می‌کرد نیاز به اصلاح دارد در قالب ترجمه اصلاح کرده و نظر خودش را
    اعمال می‌کرد. از این طریق همیشه در جریان اطلاعات دست اول بود.

    * وی پس از اجرای موفقیت‌آمیز
    چند
    عملیات‌ به عنوان فرمانده گارد حفاظت مقامات بلندپایه حزب‌ا...
    منصوب شد و پس از آن به عنوان مسؤول عملیات ویژه حزب ا... انتخاب شد. رژیم
    صهیونیستی همچنین مدعی شده است عملیات ربودن دو تن از نظامیان اسرائیلی که به آغاز
    جنگ این رژیم علیه لبنان انجامید، از سوی عماد مغنیه هدایت شده است
    .

    * با آنکه معاون جهادی حزب
    ا
    ... محسوب می‌شد اما اصلا علاقه‌ای به کسب مدارج سیاسی در حزب ا... نداشت و
    عضو شورای رهبری هم نبود. بعد از سال ها و اصرارهای مکرر سید حسن نصرا...  به وی مبنی بر شرکت در انتخابات شورای رهبری
    پذیرفت که نامزد شود. اما در دل راضی نبود و هیچ تلاشی برای کسب آرا نکرد. رای‌گیری
    که انجام شد، بالا‌ترین رای را آورد پس از نصرالله.

    *روزنامه انگلیسی ”ساندی‌تلگراف“ درباره شهید
    مغنیه نوشت: او یک انقلابی مجاهد است که با امام خمینی(ره) بیعت کرده که در راه
    انقلاب اسلامی از جان خویشتن نیز بگذرد
    . تصاویری
    که تا کنون از شهید ”عماد مغنیه“ منتشر شده است بسیار اندک است به‌گونه‌ای که پلیس
    فدرال آمریکا (اف.بی.آی) مدعی شد وی دو بار اقدام به جراحی پلاستیک بر روی صورت
    خود کرده است تا شناسایی نشود. شهید عماد مغنیه که به دوری از رسانه‌ها شهرت داشت
    به ”مرد سایه“ در مقاومت اسلامی شهرت داشت و بسیاری او را مغز متفکر حزب‌الله
    قلمداد می‌کنند
    .

    * بسیار پایبند مستحبات به‌خصوص زیارت عاشورا بود و آنرا می‌خواند. علاقه‌ی
    خاصی هم به امام حسین
    «ع» و حضرت رقیه«س» داشت و هرگاه که
    سوریه می‌رفت
    حتما به زیارت ایشان می‌شتافت.

    *
    آخر هم مزد خود را از سه ‌ساله ابا‌عبدالله گرفت. شب شهادتش به زیارت حضرت رقیه می‌رود،
    در عزاداری حرم شرکت می‌کند، غذای نذری هم می‌خورد و بعد هم در جلسه شرکت می‌کند و
    آخرش هم... راستی آن شب، شب شهادت حضرت رقیه بود.



  • کلمات کلیدی : معرفی شهید
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مطالبات رهبری /جسارت در گفتار، صداقت در عمل، سرعت در پذ چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:54 صبح

    در سخنرانی های ما، حرف های خوبی در
    گوشه و کنار است، منتهی غالباً دقت نمی شود و همین طور گم می شود" این صحبت
    را امام خامنه ای در دیدار با جوانان مورخ 7/2/77 فرمودند. صحبتی که نشان از درد
    داشت؛ درد بایگانی کردن و خاک خوردن فرامین حضرت آقا در قفسه های بعضی از مدیران و
    حداکثر قاب کردن و به دیوار زدن و درد اینکه اندک کسانی سخنان ایشان را به عنوان
    راهکار دیده و آنها را با دید کابردی می نگرند و عملکرد خود را با آنها تنظیم می
    کنند. این سبب می شود که بیش از پیش به مطالبات ایشان توجه شود و این نشود که
    مطالبی که در دو شماره سیزده 57 تحت عنوان
    «مطالبات
    رهبری
    » تقدیم خوانندگان فهیم نشریه می گردد فقط
    در حدّ خواندن و شنیدن باقی بماند!

    جسارت در گفتار، صداقت در عمل، سرعت در پذیرش خطا. این سه
    دستورالعمل بسیار مهمی بود که رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با دانشجویان بر آن
    تاکید کردند؛ 1- جسارت یعنی بی رو در بایستی و با شجاعت و بدون ترس از هیچ شخصی یا
    ارگانی، مطالبات خود را مطرح کردن. جسور شخصی است که آرمان ها را می بیند و بدون
    در نظر گرفتن مصالح، آن ها را فریاد می زند، مصالحی که دانشجویان زیاد با آنها
    روبرو می شوند. بارها گفته ایم  که وظیفه
    دانشجو طبق فرامین مقام معظم رهبری، آرمانگرایی است نه مصلحت سنجی، مدیران باید
    مصلحت سنج باشند اما دانشجویان به تعبیر آقا بایستی مجذوب آرمان ها باشند،
    اصلاً ایشان یکی از آفات جنبش دانشجویی را عدم آرمانگرایی می دانند: یکی از
    آفات جنبش دانشجویی، پشت کردن به آرمان ها و فراموش کردن آرمان ها و از یاد بردن
    آن هاست ...
    حال مطالبه ی رهبری از دانشجویان این است که این آرمان ها را
    جسورانه فریاد بزنند نه اینکه آنها هم بنشینند و بررسی کنند که اگر این مطلب را
    گفتم فلان طور می شود و بعد بَهمان مدیر، آن اتفاق برایش می افتد و قص علی هذا! و
    آن قدر مصلحت سنجی کنند که دیگر چیزی از آن آرمان ها باقی نماند. 2- اصل دوم طبق

    دسترالعمل ایشان صداقت در عمل
    است. صداقت یعنی آنچه که نیت درونی ماست همان را بی کم و کاست بیان کنیم و واقعاً
    خودمان به این نتیجه رسیده باشیم که فلان مشکل و انتقاد به این مدیر یا اراده یا
    وزارتخانه یا نهاد و ... وارد است، نه اینکه خدای  ناکرده دچار سیاست زدگی و حزب بازی و از این دست شویم و آن انتقادات را به
    منظور اغراض دیگری بیان کنیم. مثلاً چون مشکل شخصی با فلان مدیر کل داریم، پاشنه
    آشیل او را پیدا کرده و به جانش بیافتیم یا مثلاً چون سران حزب
    x یا فلان نماینده مجلس یا بهمان
    وزیر سفارش کرده که از شخص خاصی انتقاد کنید، به انتقاد و یا حتی تخریب او
    بپردازیم. 3- شاید مهمترین اصل، اصل آخر باشد. بارها به دانشجویان گفته می شود که
    چون شما در فلان مورد تحلیلتان اشتباه بوده دیگر حق اظهار نظر ندارید و گاهاً با
    تمسخر و تحقیر، اشتیاه آنان را به رخشان می کشند و سعی در حذف جنبش دانشجویی از
    مسائل جاری جامعه با سو استفاده از همین اشتباه دارند. سرعت در پذیرش خطا، اصل
    مهمی است که نشان می دهد نیازی نیست که دانشجو تمام اقدامات و تصمیم گیری هایش
    درست از آب در بیاید. او به علت کم تجربگی، آرمانگرایی و ... که خصوصیت یک جوان
    است ممکن است اشتباه کند اما مهم این است که اشتباهش را را پس از مشخص شدن، سریع
    بپذیرید و از نو شروع کند. البته این برداشت نیز اشتباه است که بگوییم چون اشتباه
    از جانب دانشجویان مجاز است سپس بدون تحلیل و بدون در نظر گرفتن کلیه ی جوانب یک
    حرکت و بدون کار کارشناسی شده می توان وارد یک فعالیت شد و مهم تنها پذیرش خطا بعد
    از مشخص شدن آن است! پر واضح است که این دستورالعمل را بایستی با دیگر فرامین حضرت
    آقا که تاکید بر بی گدار به آب نزدن و بررسی جامع فعالیت دارند باید دید، یعنی
    ابتدا بایستی صورت پذیرد با جسارت آن را اعلام کنیم (ضمن داشتن صداقت در عمل) و
    اگر احیاناً مشخص شود که اشتباهی کرده ایم نیز فوراً به آن اذعان داشته و آن را
    بپذیریم.


  • کلمات کلیدی : مطالبات رهبری
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/دو کلام حرف حساب خطرناک! (قابل توجه طلاب محترم ) چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:53 صبح

    انقلاب اسلامی پس از پیروزی خود در سال
    1357 مسیری را آغاز کرده است که تا رسیدن به مقصود خود فاصله زیادی دارد، در واقع
    می توان گفت که جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته انتظار انقلاب اسلامی را برآورده کند.
    یک نظام برای پیشبرد امور خود و بهبود شرایط زندگی ملت خود در تمامی ابعاد، دارای
    مولفه‌های متفاوتی است مانند نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی، نظام اجتماعی
    و ... . پسوند اسلامی در انقلاب و جمهوری ما به روشنی بیانگر این است که تمام نظام
    های مختلفی که این نظام کلی را ایجاد می کند باید بر اساس و محتوای اسلام باشد، آن
    هم اسلام ناب مدّ نظر حضرت امام (ره). به نظر می رسد که بعد از گذشت 30 سال از
    انقلاب هنوز نتوانسته ایم مدلهای اسلامی بر اساس تئوری های اسلام ناب در زمینه های
    مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و .... طراحی کنیم. چه بسا طراحی چنین نظام‌هایی
    سرعت، پیشرفت و صدور این انقلاب را چندین برابر کند. طبیعی است که دنباله روی بخش
    های مختلف نظام از مدلهای غربی که در برهه‌ای آگاهانه و در برهه‌هایی ناآگاهانه
    اتفاق می افتد در کم و کیف جریان انقلاب موثر است. نظام مندی غربی بر پایه الهیات
    کالونیستی بنا شده که کار را اصالت می بخشد، لذا در روش انسان غربی در تمدن‌سازی
    بویی از توحید و الهیات شرقی به مشام نمی‌رسد. پس تمسک به آداب و سلوک غربی در
    بستر سازی و نگاه به مقوله‌هایی چون اقتصاد، جامعه و از این دست ما را به قهقهرا
    خواهد برد. مدل ساختارمندی ما باید کاملا با ادبیات شیعی و ایرانی صورت گیرد، نه
    با ادبیات تکنوکراسی یا به اصطلاح روشنفکری و غرب گرا. حال آیا اقتصاد ما کاملاٌ  بر اساس تئوری‌های اقتصادی اسلام است و یا سعی
    شده با چندین تبصره اسلامی بر روشهای غربی امور اقتصادی کشور را پیش ببریم؟ آیا
    قوانین سیاسی و حزبی در کشور ما از متن دین مبین اسلام استخراج شده و یا صرفا
    تقلید گونه هایی از نظام‌های مختلف سیاسی در کشور های دیگر است که بعضاٌ با توصیه
    های اخلاقی قصد بر پوشاندن چهره‌ای از اسلام بر آن داریم؟ آیا دستگاههای فرهنگی و
    اجتماعی کشور توان پاسخگویی نیاز‌های ملت در این عرصه‌ها را از متن دین دارند؟ بنا
    بر مطالب گفته شده به نظر می رسد جمهوری اسلامی دچار فقر تئوریک بر پایه اسلام است
    که حرکت این جمهوری به سوی اهداف انقلاب اسلامی را کند کرده است. هر چند بایستی
    این مطلب را متذکر شویم که این 30 سال اولین تجربه حکومت داری اسلامی به معنای
    واقعی بعد از چند سال کوتاه حکومت امیرالمومنین و امام حسن مجتبی علیهما السلام در
    تاریخ 1400 ساله اسلام است، اما به هر حال همانطور که گفته شد حرکتی است که پیشرفت
    مناسب آن نیازمند به تبیین تمام جنبه های این نظام بر اساس چارچوب های اسلام ناب
    است.

    دقت در مفاهیم و مولفه‌های صحبت مقام معظم رهبری در
    باب جنبش نرم افزاری و تبیین الگوی توسعه ایرانی- اسلامی، لزوم چنین حرکت هایی را
    بیش از پیش مشخص، و وظیفه افرادی که در این وادی سیر می کنند را جدی‌تر می‌کند.
    اما در میان گروههای مختلفی که مخاطب چنین فرامینی هستند نقش حوزه های علمیه با
    توجه به حساسیت آنها، بسیار چشمگیر است. پیشرو بودن روحانیت اصیل در جریانهای
    مردمی ایران در طول تاریخ، ارتباط مستقیم اصحاب حوزه‌های علمیه با مفاهیم و متون
    دینی، جایگاه ویژه روحانیت و طلاب علوم دینی در افکار عمومی ملت و دلایل عدیده
    دیگر مبنی بر اهمیت جایگاه حوزه علمیه و اصحاب آن بر این نظام، لزوم پیشرو بودن
    این جایگاه را در روند اسلامیزه کردن نظام مشخص می‌کند. اما به نظر می‌رسد حوزه‌های
    محترم علمیه نقش خود را در این جریان به نحو احسن انجام نداده است. آیا پایه ها و
    اصول اولیه طراحی یک سیستم اقتصاد اسلامی (اعم از بانکداری اسلامی، تجارت اسلامی و
    غیره) نباید از حوزه های علمیه نشأت بگیرد تا دانشمندان علوم روز بر اساس آن
    برنامه ریزی کنند؟ آیا حوزه های علمیه در طراحی نقشه جامع فرهنگی کشور- که مطالبه
    رهبری است- نقشی ایفا کرده اند؟ چرا در موضوعات کوچک و بزرگی که در کشور اتفاق می
    افتد حضور طلبه های محترم و موضع گیری آنها به چشم نمی‌آید؟ آیا اگر در جریانهای
    مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... طلبه ها و روحانیت اصیل پیشرو باشند احتمال
    انحراف کاهش نمی‌یابد؟ نقش طلاب حوزه های علمیه در پیگیری مطالبات رهبری چقدر پر
    رنگ به نظر می رسد؟ آیا این جایگاه بسیار مهم وظایف خود را در این نظام به طور
    کامل انجام داده است؟ آیا حوزه های علمیه ما دچار خمودی، سستی و روزمرگی نشده است؟
    متاسفانه باید اذعان داشت که پاسخ سوالات فوق منفی است، همانطور که حضرت آقا نیز
    فرمودند: ”
    حوزه های ما با وضع کنونی نمی تواند آن
    انتظارات را پاسخ دهد، مگر در آن برنامه ریزی شود و طرح نوینی افکنده و دنبال گردد
    “ به نظر می رسد حوزه باید خود را بسط دهد. از چارچوبه
    احکام ابتدایی خود را خارج نماید و وارد همه عرصه های غیر تکنیکی شود. به قول روح
    اله احسانی
    هر موردی که به انسان شناسی مربوط
    باشد باید در دستور کار حوزه قرار بگیرد من جمله هنر، تاریخ، سیاست، سینما، اقتصاد
    و ...
    ورود حوزه در این عرصه ها بسیار مهم می‌باشد.
    ساختار حوزه بایستی به جد تغییر کند. ساختار قبیلگی که در اکثر ارکان نظام باقی
    مانده است در حوزه هم کاملاٌ نمایان است. این که حوزه به علمایی قائم است که یک
    تنه و در طی 60 سال به جایی می رسند که بتوانند احکام را استنتاج نمایند فرض ما را
    به اثبات می رساند در صورتی که برای مثال یک حدیث یا صحیح است یا سقیم! و تعیین
    این موضوع اگر یکبار توسط نخبگان یک نظام ساختارمند صورت گیرد و ثبت گردد، محصلین
    این علوم دیگر نیازی ندارند که چند باره این علوم را با ابزارها و روشهای سنتی تا
    سنین بالا تحصیل کنند و باز هم بررسی کنند که آیا این حدیث درست است یا نه، همان
    کاری که اسلاف ایشان چندین بار انجام داده اند! ضمناٌ تعداد احادیث کاملا محدود
    است و کار علمی منسجم روی این احادیث تنها برای یکبار کافی بوده و پرونده علوم
    حدیث را خواهد بست. اگر خیال حوزه از درجه صحت و سقم همه احادیث راحت باشد، اجتهاد
    وارد عرصه بهره برداری از این احادیث خواهد شد. با وضع موجود ما فقط می توانیم
    مانند پدران روحانی واتیکان مردم را نصیحت کنیم که انسان متخلقی باشند چرا که طرحی
    مبتنی بر دین برای اقتصاد و سیاست و زندگی روزمره آنها ارائه نکرده ایم و در عوض
    با سادگی خاصی تنها احکام ابتدایی ایشان را اجتهاد کرده ایم. به نظر شما اختلاف در
    احکام آن همه عمیق است که به ازای آن باید از کار کردن روی مبانی اسلامی اقتصاد و
    فرهنگ و از این دست کوتاه بیاییم؟ آیا اختلاف در تعداد تسبیحات اربعه آن همه مهم
    است که صیانت از انقلاب و پیشبرد تفکر ایدئولوژیک بشر؟ آیا انتظار وجود این ظرفیت
    از جانب حوزه بی معناست که آنقدر منسجم باشد که تنها یک رساله عملیه از آن صادر
    شود و خیال همه را از احکام ابتدایی آسوده نماید و در نگاهی عمیق تر در پی بنیانگذاری
    تمدنی نو باشد؟ در آخر بجاست اشاره کنیم که بشر پس از نفی یکسره دین نتوانسته
    نیازهای خود را تامین کند و این بار، با دیدی عمیقتر در پی روی آوردن به مکتبی است
    که نیازهای فکری او را نیز پاسخگو باشد. بنابراین با توجه به اینکه دین در آینده
    ای نزدیک فراگیر خواهد شد نقش بی بدیل حوزه بیش از پیش نمایان می شود. کاش می شد
    این بار سخنان حضرت آقا را با کمی تامل بیشتر می خواندیم،



    اگر دیروز همت
    ما فقط کتاب صلاه و طهارت و زکات و صوم و حج و حداکثر متاجر و  اجاره بود، امروز مسأله و احتیاج ما همه شئون
    زندگی یک جامعه است. ما فقهی نیاز داریم که بتواند حکومت و سیاست خارجی و روابط
    بین الملل و برخورد با شبکه اقتصادی عظیم جهانی را پاسخگو باشد. امروز دیگر مسأله
    آن نیست که فلان بن فلان قاطرش را از فلان جا بار می کرد تا به فلان جا ببرد.
    امروز ما با شبکه های اقتصادی دنیا مواجهیم. مسأله نفت، مسأله دلار، مسأله تجارت
    خارجی، مسأله منابع اولیه. آیا اسلام در اینها حکمی دارد یا نه؟ اگر بگویید ندارد
    که اسلام را ناقص دانسته اید، مگر می شود نداشته باشد؟! حالا که هست، چه کسی باید
    آنها را استخراج کند؟



    ما بایستی مسائل
    اقتصادی و نظامی و سیاست خارجی و ارتباطات اخلاقیمان را از دین در بیاوریم. خیلی
    از مسائل فردیمان را باید بازنگری کنیم، تعارف که نداریم!

    آن روزی که در این کشور ”بیمه“ بوجود آمد، هیچ فقیه و درس
    خارجی در باب بیمه
    که بالاخره یکی از معاملات است- شروع نکرد و نگفت بینیم
    آیا معامله است یا نیست؛ شرعی است یا نیست؛ اگر شرعی است به چه دلیل و چه معامله
    ای است؟ اگر شرعی نیست به چه دلیل؟ آن روزی که در دنیا و از جمله در ایران تعاونی
    ها بوجود آمد در حوزه های علمیه، اساتید و فقها به این فکر نیفتادند که مسأله
    تعاونی چیست؟ آیا معامله مستقلی است؟ آیا داخل در یکی از عناوین معاملات است؟ ....
    هیچ کس درباره اینها فکر نکرد. شاید در حوزه های علمیه اصلا کسی نفهمید که چیزی به
    نام ”تعاونی“ و چیزی به نام ”بیمه“ بوجود آمده است!

    نکته اول قبول درد است. کسانی نیایند بگویند این حرفها چیست
    و مطرح کنند که
    «شیخ انصاری» و «میرزای نائینی» و «آخوند»  و «امام» و دیگر بزرگان در
    همین حوزه ها پرورش پیدا کرده اند. شما آمده اید و حرف تازه ای می زنید؟! اگر آنها
    درد را قبول نکردند درمان درست نخواهد شد.



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/دو کلام حرف حساب خطرناک! (قابل توجه طلاب محترم ) چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:51 صبح

    انقلاب اسلامی پس از پیروزی خود در سال
    1357 مسیری را آغاز کرده است که تا رسیدن به مقصود خود فاصله زیادی دارد، در واقع
    می توان گفت که جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته انتظار انقلاب اسلامی را برآورده کند.
    یک نظام برای پیشبرد امور خود و بهبود شرایط زندگی ملت خود در تمامی ابعاد، دارای
    مولفه‌های متفاوتی است مانند نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی، نظام اجتماعی
    و ... . پسوند اسلامی در انقلاب و جمهوری ما به روشنی بیانگر این است که تمام نظام
    های مختلفی که این نظام کلی را ایجاد می کند باید بر اساس و محتوای اسلام باشد، آن
    هم اسلام ناب مدّ نظر حضرت امام (ره). به نظر می رسد که بعد از گذشت 30 سال از
    انقلاب هنوز نتوانسته ایم مدلهای اسلامی بر اساس تئوری های اسلام ناب در زمینه های
    مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و .... طراحی کنیم. چه بسا طراحی چنین نظام‌هایی
    سرعت، پیشرفت و صدور این انقلاب را چندین برابر کند. طبیعی است که دنباله روی بخش
    های مختلف نظام از مدلهای غربی که در برهه‌ای آگاهانه و در برهه‌هایی ناآگاهانه
    اتفاق می افتد در کم و کیف جریان انقلاب موثر است. نظام مندی غربی بر پایه الهیات
    کالونیستی بنا شده که کار را اصالت می بخشد، لذا در روش انسان غربی در تمدن‌سازی
    بویی از توحید و الهیات شرقی به مشام نمی‌رسد. پس تمسک به آداب و سلوک غربی در
    بستر سازی و نگاه به مقوله‌هایی چون اقتصاد، جامعه و از این دست ما را به قهقهرا
    خواهد برد. مدل ساختارمندی ما باید کاملا با ادبیات شیعی و ایرانی صورت گیرد، نه
    با ادبیات تکنوکراسی یا به اصطلاح روشنفکری و غرب گرا. حال آیا اقتصاد ما کاملاٌ  بر اساس تئوری‌های اقتصادی اسلام است و یا سعی
    شده با چندین تبصره اسلامی بر روشهای غربی امور اقتصادی کشور را پیش ببریم؟ آیا
    قوانین سیاسی و حزبی در کشور ما از متن دین مبین اسلام استخراج شده و یا صرفا
    تقلید گونه هایی از نظام‌های مختلف سیاسی در کشور های دیگر است که بعضاٌ با توصیه
    های اخلاقی قصد بر پوشاندن چهره‌ای از اسلام بر آن داریم؟ آیا دستگاههای فرهنگی و
    اجتماعی کشور توان پاسخگویی نیاز‌های ملت در این عرصه‌ها را از متن دین دارند؟ بنا
    بر مطالب گفته شده به نظر می رسد جمهوری اسلامی دچار فقر تئوریک بر پایه اسلام است
    که حرکت این جمهوری به سوی اهداف انقلاب اسلامی را کند کرده است. هر چند بایستی
    این مطلب را متذکر شویم که این 30 سال اولین تجربه حکومت داری اسلامی به معنای
    واقعی بعد از چند سال کوتاه حکومت امیرالمومنین و امام حسن مجتبی علیهما السلام در
    تاریخ 1400 ساله اسلام است، اما به هر حال همانطور که گفته شد حرکتی است که پیشرفت
    مناسب آن نیازمند به تبیین تمام جنبه های این نظام بر اساس چارچوب های اسلام ناب
    است.

    دقت در مفاهیم و مولفه‌های صحبت مقام معظم رهبری در
    باب جنبش نرم افزاری و تبیین الگوی توسعه ایرانی- اسلامی، لزوم چنین حرکت هایی را
    بیش از پیش مشخص، و وظیفه افرادی که در این وادی سیر می کنند را جدی‌تر می‌کند.
    اما در میان گروههای مختلفی که مخاطب چنین فرامینی هستند نقش حوزه های علمیه با
    توجه به حساسیت آنها، بسیار چشمگیر است. پیشرو بودن روحانیت اصیل در جریانهای
    مردمی ایران در طول تاریخ، ارتباط مستقیم اصحاب حوزه‌های علمیه با مفاهیم و متون
    دینی، جایگاه ویژه روحانیت و طلاب علوم دینی در افکار عمومی ملت و دلایل عدیده
    دیگر مبنی بر اهمیت جایگاه حوزه علمیه و اصحاب آن بر این نظام، لزوم پیشرو بودن
    این جایگاه را در روند اسلامیزه کردن نظام مشخص می‌کند. اما به نظر می‌رسد حوزه‌های
    محترم علمیه نقش خود را در این جریان به نحو احسن انجام نداده است. آیا پایه ها و
    اصول اولیه طراحی یک سیستم اقتصاد اسلامی (اعم از بانکداری اسلامی، تجارت اسلامی و
    غیره) نباید از حوزه های علمیه نشأت بگیرد تا دانشمندان علوم روز بر اساس آن
    برنامه ریزی کنند؟ آیا حوزه های علمیه در طراحی نقشه جامع فرهنگی کشور- که مطالبه
    رهبری است- نقشی ایفا کرده اند؟ چرا در موضوعات کوچک و بزرگی که در کشور اتفاق می
    افتد حضور طلبه های محترم و موضع گیری آنها به چشم نمی‌آید؟ آیا اگر در جریانهای
    مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... طلبه ها و روحانیت اصیل پیشرو باشند احتمال
    انحراف کاهش نمی‌یابد؟ نقش طلاب حوزه های علمیه در پیگیری مطالبات رهبری چقدر پر
    رنگ به نظر می رسد؟ آیا این جایگاه بسیار مهم وظایف خود را در این نظام به طور
    کامل انجام داده است؟ آیا حوزه های علمیه ما دچار خمودی، سستی و روزمرگی نشده است؟
    متاسفانه باید اذعان داشت که پاسخ سوالات فوق منفی است، همانطور که حضرت آقا نیز
    فرمودند: ”
    حوزه های ما با وضع کنونی نمی تواند آن
    انتظارات را پاسخ دهد، مگر در آن برنامه ریزی شود و طرح نوینی افکنده و دنبال گردد
    “ به نظر می رسد حوزه باید خود را بسط دهد. از چارچوبه
    احکام ابتدایی خود را خارج نماید و وارد همه عرصه های غیر تکنیکی شود. به قول روح
    اله احسانی
    هر موردی که به انسان شناسی مربوط
    باشد باید در دستور کار حوزه قرار بگیرد من جمله هنر، تاریخ، سیاست، سینما، اقتصاد
    و ...
    ورود حوزه در این عرصه ها بسیار مهم می‌باشد.
    ساختار حوزه بایستی به جد تغییر کند. ساختار قبیلگی که در اکثر ارکان نظام باقی
    مانده است در حوزه هم کاملاٌ نمایان است. این که حوزه به علمایی قائم است که یک
    تنه و در طی 60 سال به جایی می رسند که بتوانند احکام را استنتاج نمایند فرض ما را
    به اثبات می رساند در صورتی که برای مثال یک حدیث یا صحیح است یا سقیم! و تعیین
    این موضوع اگر یکبار توسط نخبگان یک نظام ساختارمند صورت گیرد و ثبت گردد، محصلین
    این علوم دیگر نیازی ندارند که چند باره این علوم را با ابزارها و روشهای سنتی تا
    سنین بالا تحصیل کنند و باز هم بررسی کنند که آیا این حدیث درست است یا نه، همان
    کاری که اسلاف ایشان چندین بار انجام داده اند! ضمناٌ تعداد احادیث کاملا محدود
    است و کار علمی منسجم روی این احادیث تنها برای یکبار کافی بوده و پرونده علوم
    حدیث را خواهد بست. اگر خیال حوزه از درجه صحت و سقم همه احادیث راحت باشد، اجتهاد
    وارد عرصه بهره برداری از این احادیث خواهد شد. با وضع موجود ما فقط می توانیم
    مانند پدران روحانی واتیکان مردم را نصیحت کنیم که انسان متخلقی باشند چرا که طرحی
    مبتنی بر دین برای اقتصاد و سیاست و زندگی روزمره آنها ارائه نکرده ایم و در عوض
    با سادگی خاصی تنها احکام ابتدایی ایشان را اجتهاد کرده ایم. به نظر شما اختلاف در
    احکام آن همه عمیق است که به ازای آن باید از کار کردن روی مبانی اسلامی اقتصاد و
    فرهنگ و از این دست کوتاه بیاییم؟ آیا اختلاف در تعداد تسبیحات اربعه آن همه مهم
    است که صیانت از انقلاب و پیشبرد تفکر ایدئولوژیک بشر؟ آیا انتظار وجود این ظرفیت
    از جانب حوزه بی معناست که آنقدر منسجم باشد که تنها یک رساله عملیه از آن صادر
    شود و خیال همه را از احکام ابتدایی آسوده نماید و در نگاهی عمیق تر در پی بنیانگذاری
    تمدنی نو باشد؟ در آخر بجاست اشاره کنیم که بشر پس از نفی یکسره دین نتوانسته
    نیازهای خود را تامین کند و این بار، با دیدی عمیقتر در پی روی آوردن به مکتبی است
    که نیازهای فکری او را نیز پاسخگو باشد. بنابراین با توجه به اینکه دین در آینده
    ای نزدیک فراگیر خواهد شد نقش بی بدیل حوزه بیش از پیش نمایان می شود. کاش می شد
    این بار سخنان حضرت آقا را با کمی تامل بیشتر می خواندیم،



    اگر دیروز همت
    ما فقط کتاب صلاه و طهارت و زکات و صوم و حج و حداکثر متاجر و  اجاره بود، امروز مسأله و احتیاج ما همه شئون
    زندگی یک جامعه است. ما فقهی نیاز داریم که بتواند حکومت و سیاست خارجی و روابط
    بین الملل و برخورد با شبکه اقتصادی عظیم جهانی را پاسخگو باشد. امروز دیگر مسأله
    آن نیست که فلان بن فلان قاطرش را از فلان جا بار می کرد تا به فلان جا ببرد.
    امروز ما با شبکه های اقتصادی دنیا مواجهیم. مسأله نفت، مسأله دلار، مسأله تجارت
    خارجی، مسأله منابع اولیه. آیا اسلام در اینها حکمی دارد یا نه؟ اگر بگویید ندارد
    که اسلام را ناقص دانسته اید، مگر می شود نداشته باشد؟! حالا که هست، چه کسی باید
    آنها را استخراج کند؟



    ما بایستی مسائل
    اقتصادی و نظامی و سیاست خارجی و ارتباطات اخلاقیمان را از دین در بیاوریم. خیلی
    از مسائل فردیمان را باید بازنگری کنیم، تعارف که نداریم!

    آن روزی که در این کشور ”بیمه“ بوجود آمد، هیچ فقیه و درس
    خارجی در باب بیمه
    که بالاخره یکی از معاملات است- شروع نکرد و نگفت بینیم
    آیا معامله است یا نیست؛ شرعی است یا نیست؛ اگر شرعی است به چه دلیل و چه معامله
    ای است؟ اگر شرعی نیست به چه دلیل؟ آن روزی که در دنیا و از جمله در ایران تعاونی
    ها بوجود آمد در حوزه های علمیه، اساتید و فقها به این فکر نیفتادند که مسأله
    تعاونی چیست؟ آیا معامله مستقلی است؟ آیا داخل در یکی از عناوین معاملات است؟ ....
    هیچ کس درباره اینها فکر نکرد. شاید در حوزه های علمیه اصلا کسی نفهمید که چیزی به
    نام ”تعاونی“ و چیزی به نام ”بیمه“ بوجود آمده است!

    نکته اول قبول درد است. کسانی نیایند بگویند این حرفها چیست
    و مطرح کنند که
    «شیخ انصاری» و «میرزای نائینی» و «آخوند»  و «امام» و دیگر بزرگان در
    همین حوزه ها پرورش پیدا کرده اند. شما آمده اید و حرف تازه ای می زنید؟! اگر آنها
    درد را قبول نکردند درمان درست نخواهد شد.



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/بیلدربرگ، خـبـری که امـیـدواریـم دروغ بـاشـد چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:47 صبح

    پیام فضلی نژاد، عضو مرکز پژوهش‌های موسسه کیهان، اوایل سال
    جاری در سخنرانی تفصیلی خود در جمع طلاب حوزة علمبه قم از مسئله ای بسیار تکان
    دهنده خبر داد. تحلیل های هفته های اخیر روزنامهً کیهان و عکس العمل های متفاوت
    پیرامونی، مخصوصاٌ از سمت مجمع روحانیون مبارز و جوابیه مجدد روزنامه کیهان، نکاتی
    قابل تأمل دارد. آنچه پیش رو دارید قسمت هایی از مطالب عنوان شده است که نگارنده
    آرزوی نادرست بودن خبر این اجلاس سری را دارد، چرا که در این صورت احتمال رد
    صلاحیت اصلی ترین کاندیدای اصلاح طلبان به شدت افزایش خواهد یافت و از نعمت حضور
    سید محمد خاتمی در انتخابات محروم خواهیم شد.



    1- پیام فضلی نژاد سخن خود را با مقدمه ای در خصوص گروه
    بیلدربرگ آغاز می نماید و سپس به چگونگی افشای این گروه و فعالیت ها آن می پردازد.



     بیلدربرگ نام یک محفل سری جهانی گروهی از صاحبان برجسته صنایع و شرکت‌های بین‌المللی، دولتمردان حال و سابق، چهره‌های عرصه‌های
    سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و
    رسانه‌ای است که از چند
    دهه قبل به طور منظم در نشست‌های سالیانه در یکی از کشورهای
    غربی گرد هم می‌آیند
    .



    در این نشست‌ها که پشت درهای بسته و دور از نگاه کنجکاو روزنامه‌نگاران و تحلیل‌گران
    برگزار می‌شود،‌ رخدادهای مهم جهان مورد بحث و بررسی قرار
    می‌گیرد و درباره روندهای آتی تحولات در زمینه اقتصاد و
    سیاست تصمیم‌گیری می‌شود
    .



    شاید اعضای این گروه که افرادی همچون هنری کیسینجر و جورج سوروس را در بر می‌گیرند،
    به طور مستقیم در شکل‌گیری رخدادها و روندهای اقتصادی و سیاسی نقش نداشته
    باشند،‌ اما هر کدام چنان وزنی در عرصه‌های مختلف دارند که
    آنان را به نقش‌آفرینان
    پشت ‌پرده نظام بین‌الملل
    بدل کرده است. آنان همواره از فعالیت علنی زیر ذره‌بین
    مطبوعات منتقد پرهیز دارند و بر خلاف بسیاری از محافل دیگر،‌
    تمایل چندانی برای
    شناخته شدن به عنوان
    اعضای بیلدربرگ از خود نشان نمی‌دهند
    .



    این گروه در واقع حکومت نامرئی جهان را در دست دارد. تمام
    اعضای آن فراماسونر هستند و به صورت انتصابی به این جلسات دعوت می شوند. در حال
    حاضر تعداد شرکت کنندگان آن حدود 130 نفر هستند. براساس مدارک موجود، پیوند اروپا
    و آمریکا به وسیله ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا، روی کارآمدن کسانی چون کلینتون،
    بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده، استعفای مارگارت تاچر، وقوع جنگ خلیج
    فارس، تحول نهضت اروپا، تخریب وجهه ژان ماری لوپن ناسیونالیست در فرانسه، تحریم
    آرژانتین در جریان جنگ فالک لند، تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی، همه و همه
    در جلسات بیلدربرگ تصمیم گیری شده اند.



    اخبار مربوط به این گروه تا مدت ها مخفی و پخش نشده بود.
    آنچه که در مورد این تصمیمات و اعضای گروه منتشر شده به وسیلة چند خبرنگار بوده
    است که مهمترین آنها ”جیم تاکر“ است که حدود 35 سال از عمر خود را صرف تحقیق در
    مورد این گروه کرد. در سال 1999 که اجلاس بیلدربرگ در پرتغال برگزار می شد، تاکر
    به آنجا رفت و هتل مورد نظر بیلدربرگ یعنی هتل قیصر شهر سینترا را حدس زد. او سپس
    با دفتر هتل تماس گرفت و گفت که ببخشید، من به اجلاس بیلدربرگ دعوت شده ام، اما
    متأسفانه دعوت نامه ام گم شده است. درست تماس گرفته ام؟ مکان برگزاری نشست همان
    جاست؟ از هتل به او پاسخ دادند که بله، اینجا همان مکانی است که شما باید حضور
    داشته باشید.
    عضو مرکز پژوهش‌های
    موسسه کیهان می افزاید:
    زمانی که تاکر به آنجا می رود و
    مشغول عکس برداری از اعضای این گروه می شود، در تصویری مربوط به هنری کسینجر و
    راکفلر، در نمایی دورتر تصویر آقای خاتمی و خانم ابتکار دیده می شود!



    وی مدعی است که طرح گفتگوی تمدن ها نتیجة این اجلاس بوده است. طرحی که در سال 2000 یعنی یک سال بعد از این اجلاس در
    سازمان ملل مطرح و سال 2001به عنوان سال گفتگوی تمدن ها تصویب و نامیده شد.



    پیام فضلی نژاد مدعی است که 38 صفحه سند را در این خصوص در اختیار دارد و در صورت حضور خاتمی در عرصة انتخابات و تأیید
    صلاحیت وی آن را افشا خواهد کرد.



    2- روزنامه کیهان در سرمقاله روز 24 بهمن خود با عنوان « براى مشارکت یا برهم زدن» به قلم سعدالله زارعی، با تحلیلی از
    فضای قبل از انتخابات و شرایط جریانات تندروی اصلاح طلب
    چنین
    نوشت: « در این
    بین یک سؤال اساسی وجود دارد آیا کار جریان تندرو در مواجهه با کاندیدای خاص به
    ترور شخصیت محدود می شود؟ هدف تندروها از حضور در عرصه انتخابات بالابردن هزینه
    نظام است نه سود رساندن به روند آن و به رسمیت شناختن نتایج انتخابات. آیا آنان
    وقتی در یک روش به بن بست می رسند به روش دیگر روی نمی آورند؟ آمریکایی ها در
    پاکستان ابتدا تلاش وافری کردند تا از طریق تبلیغاتی و دیپلماتیک بی نظیر بوتو را
    به قدرت برسانند و از طریق او پاکستان را بدوشند ولی زمانی که دریافتند به هیچ
    قیمتی حزب او توان به دست آوردن اکثریت کرسی ها را ندارد به روش دیگری متوسل شدند.
    این یک عبرت است. بعضی از اصلاح طلبان سابقه روشنی! در این خصوص دارند.
    »

    3- سرمقالة
    کیهان عکس العمل هایی را در پی داشت. مجمع روحانیون مبارز
    طی بیانیه ای از این اقدام شدیداً انتقاد نموده و آن را در راستای
    جلوگیری از حضور خاتمی در عرصة انتخابات و طرح ترور سید محمد خاتمی دانست.



    4- حسین شریعتمداری در جوابیه ای
    ضمن مثبت خواندن هشدار در خصوص ترور یک فرد این پرسش را مطرح می کند:
    « چه کسانی از این هشدار عصبانی شده و دست و پای خود را گم
    می‌کنند؟
    »  و سپس می‌افزاید: «
    فقط سه دسته از این هشدار عصبانی خواهند شد. اول؛ کانونی که
    قصد ترور داشته است و با
    هشدار کیهان، نقشه خود
    را نقش برآب می‌بیند. دوم؛ کسانی که زلف خود را با کانون
    ترور کننده گره زده‌اند و از این که کانون یاد شده تروریست
    معرفی شود، حیثیت سیاسی
    خود را بر باد رفته
    تلقی می‌کنند و سوم؛ کسانی که به هر علت و انگیزه از شخصیتی که
    نسبت به ترور او هشدار داده شده است، دل خوشی ندارند و
    ترجیح می‌دهند احتمال ترور
    او مطرح نشود تا
    تروریست‌ها با خیال راحت نقشه خود- که آرزوی دسته اخیر نیز هست- را
    به اجرا درآورند»
    . شریعتمداری اضافه می‌کند: »البته کیهان علت اصلی عصبانیت برخی از اطرافیان آقای خاتمی را می‌داند و درآینده‌ای نزدیک با ذکر اسناد
    غیرقابل انکار به آن اشاره
    می‌کند.»



    5- حال اگر
    مطالب مطرح شده را کنار هم بگذارید، چنین نتیجه گیری نمی
    نمایید که
    درستی خبر حضور خاتمی در اجلاس سران فراماسونری بیلدربرگ ، می تواند فاجعه ای را
    برای افراطیون دوم خرداد ایجاد نماید؟ آیا مسئلة بیلدربرگ می تواند یکی از اسناد
    ”غیرقابل انکار“ مورد نظر کیهان باشد؟



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/گفته ها و ناگفته ها از زبان رئیس جمهور چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:46 صبح

    رئیس جمهور سه شنبه شب در گفتگویی تلویزیونی اهداف برنامه چهارم را 2 برابر
    برنامه سوم خواند و
    تصریح کرد:‌ در حالی که فاصله این 2 برنامه بسیار کم است و
    در حالیکه بطور متوسط 64 تا 65درصد برنامه‌های گذشته توسعه اجرایی شده
    بود اما
    با اطمینان می گویم که بیش از 80 تا 85 درصد برنامه چهارم محقق شده
    است
    .



    دکتر احمدی نژاد در ادامه با
    گلایه از برخی رسانه‌ها به سبب ارائه
    آمارهای ضد و نقیض در خصوص بودجه امسال و سال
    آینده گفت: رسانه‌ها عین بودجه را
    منتشر کنند تا مردم مطلع شوند. رسانه‌ها باید
    برای ارقامی که اعلام می‌کنند استدلال
    داشته باشند و اگر مرکز پژوهش‌های مجلس نیز
    ارقامی در خصوص کسری بودجه اعلام می‌کند
    باید راهکارهایی نیز ارائه کند تا در بررسی
    لایحه بودجه لحاظ شود
    .



    رئیس جمهور درباره تأثیر کاهش
    قیمت نفت در محقق نشدن اهداف بودجه
    سال آینده گفت: ذخایر ارزی کشور به اندازه‌ای
    هست که اگر تا 4 سال آینده نیز همین
    وضع در موضوع نفت ادامه یابد، همه برنامه‌های
    اقتصادی و سازندگی با شیب تند پیش
    برود و اگر شیب حرکتمان را کمتر کنیم حتی تا 6
    سال نیز می‌توانیم ادامه دهیم
    .

    دکتر احمدی‌نژاد در ادامه گفتگوی رادیویی و تلویزیونی با مردم با اشاره به
    اینکه نظر مجلس براین بود که چون لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها کار بسیار
    بزرگی
    است، دولت باید لایحه آن را به مجلس تقدیم کند، گفت: دولت نزدیک به 3 سال روی
    این
    لایحه کار و ابعاد مختلف اجرای آن را بررسی کرده است.
    وی با تأکید بر اینکه لایحه،
    برای هدفمند کردن یارانه‌هاست و نه
    حذف یارانه‌ها، تصریح کرد: دیدگاهی قبلاً درپی
    حذف یارانه‌ها بود اما دولت به هیچ
    وجه درپی این کار نیست زیرا قانون نیز این
    اجازه را نمی‌دهد
    . دکتر احمدی نژاد گفت: دولت سقف یارانه
    کالاهای اساسی را نیز کاهش
    نداده و حتی بیش از هزار میلیارد تومان افزایش در این بخش
    داشته است که این امر یکی
    دیگر از ویژگی‌های بودجه سال آینده خواهد بود
    .

    دکتر احمدی‌نژاد هدفمند کردن یارانه‌ها را دارای چند بخش کاملاً روشن
    دانست و گفت: اصلاح قیمت‌ها و تخصیص منابع اصلاح آنها از جمله بخش‌های این
    لایحه
    است. با محاسباتی که دولت به طور دقیق انجام داده است، 7 دهک درآمدی جامعه
    حتما
    باید پشتیبانی شوند و 60 درصد منابع حاصل از اصلاح قیمت‌ها برای این کار درنظر
    گرفته
    شده است
    . وی تصریح کرد: اگر یارانه دولت به انرژی به
    طور یکنواخت توزیع می‌شد دیگر نیازی به این کار نبود. بیش از 70 درصد
    یارانه
    انرژی به 3 دهک جامعه تعلق می‌گیرد و فقط بخش کمی از آن به 7 دهک باقی مانده
    می‌رسد
    . وی افزود: 25 درصد از این منابع نیز برای جبران هزینه‌های دولت و توسعه
    فعالیت‌های عمرانی در نظر گرفته شده است.

    رئیس‌جمهور خطاب به کسانی که اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها را موجب
    ایجاد تورم بیشتر در کشور می‌دانند تصریح کرد: این مسأله تورم زا نیست بلکه
    جهشی است
    که همزمان با اجرای آن استهلاک آن هم آغاز می‌شود. همه این مسائل با علم
    روز
    محاسبه شده است و در مدت 12 تا 18 ماه این جهش به صفر می‌رسد
    . رئیس‌جمهور خطاب به کسانی که از واژه‌هایی چون گداپروری در پرداخت نقدی
    یارانه‌ها به مردم استفاده می‌کنند، گفت: این افراد چه راه حلی پیشنهاد
    می‌کنند؟
    پرداخت نقدی یارانه به مردم نهایت احترام به آنهاست و در اصل به کار بردن
    این واژه‌ها
    توهین به مردم است
    . رئیس‌جمهور با بیان اینکه توزیع کنونی یارانه‌ها
    عادلانه
    نیست،گفت:
    پرداخت نقدی یارانه‌ها نهایت احترام به مردم است
    . وی با بیان اینکه این حرف‌ها شعار انتخاباتی برخی‌ها می باشد، گفت:
    اتفاقاً کسانی این حرف‌ها را می‌زنند که در قانون برنامه، اینها را نوشته و ما
    را مکلف
    کرده اند که آن را اجرا کنیم
    .



    رئیس‌جمهور در پاسخ به پرسشی درباره
    برخی گزارش‌ها درخصوص کسری یک
    میلیارد دلاری در واریز پول نفت به خزانه، گفت: برخی منتظر
    این‌گونه حرف‌ها هستند
    تا با تیترها و سخنرانی‌ها چهره کشور را مشوش کنند
    .

    دکتر احمدی‌نژاد با تشریح روند حاکم بر دریافت درآمدهای نفتی ازجانب دولت گفت:
    وزارتخانه نفت از فروش نفت خام
    مطلقا دلاری دریافت نمی‌کند بلکه این خریداران هستند که پس
    از گشایش اعتبار، هزینه
    خرید نفت را به حساب‌های خارج از کشور بانک مرکزی می‌ریزند
    و نه حساب دولت
    .



    رئیس‌جمهور در توضیح این موضوع تأکید
    کرد:‌ متاسفانه حتی برخی
    نخبگان خبر ندارند که دولت نمی‌تواند مستقیماً از درآمدهای
    نفتی استفاده کند
    . وی افزود: جایی به نام خزانه
    داری دولت وجود دارد که درآمدهای
    نفتی طبق قانون بودجه هر سال به مقدار معینی از آن صرف می‌شود
    و اجازه استفاده از
    آن تحت عناوین گوناگون و طبق احکام بودجه حاصل خواهد شد.
    از آنجا که درآمد نفت به
    روز نیست و نفت اول به فروش می‌رسد و بعد به حساب خزانه
    دولت واریز می‌شود در مقطعی
    حسابرسی در یک خلأ ‌زمانی صورت می‌گیرد که حساب و کتاب‌ها
    تکمیل نیست و درآمد نفتی
    به حساب خزانه ریخته نشده است
    . رئیس‌جمهور با یادآوری برخی بی توجهی‌ها در بودجه‌های قبلی به اختلاف
    تفریغ بودجه 6 میلیاردی در سال‌های گذشته اشاره کرد و افزود: بعدها مشخص شد
    چنین
    نبوده و برخی تنها به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به چهره کشور بودند
    .



    وی در خصوص اظهار نظرها درباره
    واردات بدون مجوز بنزین گفت: وزارت نفت موظف است نیازهای
    داخلی
    سوخت را تأمین کند و همواره باید یک حد استراتژیکی از ذخیره داشته باشد
    . وزارت نفت لحظه ای و به طور مستمر خرید می‌کند و طبق قانون
    بودجه 87 نیز این خرید
    باید از محل 3 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده برای
    این منظور باشد
    . رئیس‌جمهور با اشاره به گزارش دیوان محاسبات
    تصریح کرد: در همین
    گزارش اگر اسناد دیده شود مشاهده خواهند کرد که تخلفی
    اتفاق نیفتاده است
    .

    رئیس‌جمهور با بیان اینکه کل صادرات غیر نفتی انجام شده در سه برنامه
    (15 سال) 53 میلیارد دلار بوده است ، افزود: صادرات غیر نفتی در سه سال و 9
    ماه
    گذشته 54 و نیم میلیارد دلار بوده است در حالی که بر اساس برنامه چهارم توسعه
    می‌بایست
    میزان صادرات غیر نفتی 53 میلیارد دلار باشد که هم اکنون از این میزان
    بالاتر
    هستیم
    .



    احمدی‌نژاد به جهش صورت گرفته در
    صادرات غیر نفتی اشاره کرد و
    گفت: صادرات غیر نفتی در سال 83 ، ‌هفت میلیارد دلار و در
    سال 86 بیست میلیارد دلار
    بوده است
    .



    رئیس‌جمهور درباره نسبت صادرات غیر
    نفتی به کل واردات افزود: این
    نسبت در سال 83، بیست و دو درصد و در سال 86 ، سی و دو
    درصد بوده است
    .



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/یادداشت هفته /سیرک ملی ایتالیا در راستای کدام اهداف؟! چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:26 صبح

    چند مدتی است که بساط سیرک ملی ایتالیا در شهر شیراز و در نزدیکی شهرک گلستان برپا شده است و قرار است از 19 اسفند رسماً آغاز به کار کند و شیفتگان  بازی با حیوانات را پذیرا باشد. در این باره چند نکته قابل تامل است:

    1- ما هیچ گاه مخالف برگزاری برنامه هایی از این دست و سرگرمی های مشروع و     مراسم هایی که باعث شادی مردم گردد نیستیم اما آیا به واقع این گونه برنامه ها چقدر قادر است اهداف فرهنگی ملی و دینی ما را برآورده سازد؟ آیا روح برگزاری چنین     سیرک هایی که اساساً با مبانی اخلاقی و فرهنگی ما ناسازگاری دارد چقدر قادر است ما را به سوی فرهنگ دینی یاری دهد؟  همه می دانند که در فرهنگ اسلامی آزار و اذیت حیوانات و نگهداری آنان برای سرگرمی انسان ها کاری پسندیده نیست و اساساً چنین برنامه هایی که ریشه در فرهنگ غربی دارند به اضافه ی حاشیه های آن یعنی موسیقی و شکل و شمایل و ابزار و نوع حرکات نیز با فرهنگ اخلاق محور ایرانی و اسلامی سنخیت ندارند.

    2- به راستی قبل از برگزاری چنین سیرک هایی چقدر تا به حال به عرضه ی فرهنگ بومی و سرگرمی ها و بازی های مرسوم بومی و ملی و دینی پرداخته ایم؟ چقدر بازی ها و سرگرمی هایی را که در کلام معصومین به آن سفارش شده و جایگاه بومی نیز دارند در سطح وسیع برگزار کرده ایم؟ آیا اینگونه سیرک ها مطابق همان فرمایشات مقام معظم رهبری است که تاکید فرمودند شیراز سومین شهر مذهبی ایران است؟! آیا ایشان نفرمودند که از قبل از انقلاب تلاش می شد که این شهر را به سمت مظاهر فساد و فرهنگ غربی ببرند؟ آیا تا به حال در راستای فرمایشات معظم له نیز کار کرده ایم و یا برنامه ای داشته ایم؟ آیا تا قبل از آنکه بسترهای فرهنگی خودمان سست است می توان اجازه ی عرضه ی فرهنگ بیگانه را داد؟

     



  • کلمات کلیدی : یادداشت هفته
  •   نظرات شما  ( )


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    پاسخی به یک منتقد
    هوشیار باشیم ! نقض قانون با شعار دفاع از قانون .
    [عناوین آرشیوشده]


     

    Powered by : پارسی بلاگ
    Template Designed By : MehDJ