سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  هفته نامه دانشجویی روایت 57
دل احمق در دهانش و دهان حکیم دردلش است . [امام عسکری علیه السلام]
درباره ما
هفته نامه دانشجویی روایت 57
مدیر وبلاگ : سیزده 57[244]
نویسندگان وبلاگ :
13 57[2]

سلام .... دانشجویان دانشگاه های شیراز هستیم از اونایی که کشته مرده ی گفتمان انقلاب و حضرت روح الله هستند . سربازان ولایتی هستیم که به زعممون هنوز جمهوری اسلامی اون چیزی که انقلاب اسلامی می خواست نشده ،پس هرجا انحرافی ببینیم فریاد می زنیم ، به عبارت بهتر نقد حاکمان بدون نفی حاکمیت ...... _____________________ _____________________ مدیر مسئول و صاحب امتیاز: محمد حسین رئیسی _____________________ زیر نطر شورای سردبیری و هیئت تحریریه:علی جعفری، مصطفی نمازیان، محمد زارع ،مجتبی ایزدیان _____________________ همکاران: سجاد آزمند، امین رشیدی، غلامعلی سعادت، محمد دژکام _____________________ مدیر وبلاگ: سید حسین مطلبی پور _____________________ پیام کوتاه: 09176343500 ____________________ ایمیل:mag_1357@yahoo.com
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

لوگوی نشریه
هفته نامه دانشجویی روایت 57
بایگانی موضوعی مطالب
اخبار[36] . مقاله[32] . یادداشت هفته[17] . متفرقه[16] . پیام ولایت[7] . معرفی شهید[7] . معرفی کتاب[5] . خاکی تر از خاک[5] . جریانشناسی[4] . خاکی تر از خاک[3] . مطالبات رهبری[2] . متفرقه[ . معرفی کتاب .
بایگانی
پیش شماره
شماره اول
شماره دوم
شماره سوم
شماره چهارم
شماره پنجم
شماره شش
شماره هفتم
شماره هشتم
شماره نهم
شماره دهم
شماره یازدهم
شماره دوازدهم
شماره سیزدهم
شماره چهاردهم
شماره پانزدهم
شماره شانزدهم
شماره هفدهم
شماره هجدهم
شماره نوزدهم
شماره بیستم
شماره بیست و یکم
شماره آخر سیزده پنجاه و هفت
لوگوی دوستان











موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

عنوان متن ابهامات سفر آقای خاتمی به شیراز 14 سه شنبه 87 اسفند 20  ساعت 9:41 عصر

 فایل تصویری مرتبط با موضوع را لینک زیر دریافت نمایید - بر روی لینک کلیک راست نموده و از گزینه Save target as دریافت نمایید -

http://mag1357.persiangig.ir/video/khatami%20shiraz87.12.3GP

 

همانطور که در رسانه ها اعلام شده بود سیدمحمد خاتمی رسماً سفرهای زودهنگام تبلیغاتی و انتخاباتی خود را از شیراز آغاز کرده و با ایراد چند سخنرانی و مصاحبه در روزهای پنجشنبه و جمعه شعارهای اصلی خود را مطرح کردند ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن تا کجا همراه قافله ایم ؟! (پی نوشت) 14 سه شنبه 87 اسفند 20  ساعت 9:37 عصر

     

    ــــــ پی نوشت ــــــ

    ?-  مقام معظم رهبری در جمع هیأت دولت در ? شهریور ?? : ”اتفاقاً کسانى که در مقابل جناح متعبد و پایبند ایستادند، به یک معنا بیشتر به تحجر و به طالبانیسم نزدیکترند؛ چون آنها هم نسبت به آموخته‏ها و درسهاى غربى تحجر دارند. هرچه غربى‏ها گفتند، همان را صددرصد باید اجرا کرد؛ این تحجر نیست؟ تحجر همین است. تازه حرفهاى جدید غربى‏ها را به گوش ما نمى‏رسانند؛ حرفهاى قرن نوزدهمى، حرفهاى کهنه شده و حرفهاى منسوخ را مى‏آورند در جامعه مطرح مى‏کنند؛ چه در سیاست، چه در اخلاق، چه در گرایش دینى، چه در شکل حکومت و چه در اقتصاد، متحجرانه و متعصبانه مى‏ایستند؛ این‏که بیشتر طالبانیسم است.“

    ?-  این در شرایطی است که کاپیتالیزم رسما و عملا از سوی متولیانش شکست خورده و تاریخی اعلام شده است: رئیس جمهور فرانسه: دوران خودتنظیمی به سر آمده است و اقتصاد آزاد تمام شد. سارکوزی گفت: ”آنچه تاکنون اتفاق افتاده، خیانت به ارزش‌های نظام سرمایه‌داری بوده است نه اقتصاد بازارها“

    3-  هم شرعا و هم قانونا تعیین سیاست‌های کلی نظام مختص ولی فقیه است و بس.

     



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن میهمانی خاتمی (13) چهارشنبه 87 اسفند 14  ساعت 9:53 صبح

    ماجرای روز پنج شنبه !

    روز پنجشنبه 15 اسفندماه شهرمان شیراز یک میهمان ویژه دارد. این میهمان کسی نیست جز سید محمد خاتمی . ما به رسم میهمان نوازی ورود ایشان را به شیراز خوشامد می گوییم و همانگونه که قبلا از کاندیداتوری ایشان استقبال کردیم بار دیگر و به بهانه سفر قریب الوقوع ایشان به فارس  ضمن استقبال مجدد از ورود ایشان به صحنه ی انتخابات امیدواریم که رئیس بنیاد باران تا روز آخر انتخابات در صحنه بماند و خدایی نکرده به نفع شخص یا منفعت های جناحی کنار نرود  چرا که اعتقاد داریم حضور ایشان تا روز آخر انتخابات مزایای بسیاری برای نظام  خواهد داشت و بسیاری از معادلات را حل خواهد کرد، ضمن آنکه وزن و جایگاه مردمی آقای خاتمی و جناح مطبوعشان را نیز مشخص خواهد نمود.

    بگذریم از اینکه کسانی که مدام دم از قانون مداری می زنند خود بر خلاف قانون و در حالی که فعالیت های رسمی انتخاباتی از سوی مراجع ذیصلاح ممنوع اعلام شده است، دست به سفر انتخاباتی و تبلیغاتی می زنند اما به بهانه یادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن آیا سقیفه تکرار می شود؟ (13) چهارشنبه 87 اسفند 14  ساعت 9:52 صبح

    آیا سقیفه تکرار می شود؟!

    رحلت نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) در روز 28 صفر سال 11 هجری سرآغاز تحولات جدیدی در تاریخ اسلام است.از مهمترین وقایع  همزمان با رحلت پیامبر ماجرای سقیفه است و مهمتر از سقیفه، ظهور جریان قدرتمند سیاسی است که تلاش می کند پس از رحلت پیامبر، اسلام را به قبل از اسلام برگرداند، قصد ما در این مجال کوتاه بررسی سیر تاریخی ماجرای سقیفه نیست چرا که جریان فکری سقیفه قبل از رحلت پیامبر اتفاق می افتد و پیمان بازیگردانان اصلی سقیفه با سعد ابن ابی وقاص، عبدالرحمن بن عوف، طلحه و زبیر پیمانی دیرینه است . مراد آن است که در نوشتاری کوتاه ظهور یک جریان خطرناک را که از دل اسلام و در میان نزدیکان رسول ا... بیرون می آید را متذکر شویم و به لحاظ آنکه تاریخ همواره تکرار می شود مواظب باشیم که مبادا این اتفاق دوباره رخ دهد. همچنین وجود برخی شباهت های ظاهری میان ماجرای سقیفه و ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/گفتارهایی از شهید آوینی چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:57 صبح



    ما با پذیرش خود به عنوان کشور «عقب افتاده» و پذیرش
    غرب به عنوان
    »پیشرفته« چه چیزی را پذیرفته ایم؟ تنیجه
    طبیعی پذیرش این تعابیر آن است که هم خود را یکسره در این جهت قرار دهیم که این «
    عقب ماندگی» را جبران کنیم. اینکه ما موفق شویم و یا نشویم تغییری در اصل
    مطلب نخواهد داد و اصل مطلب این است که مگر «
    پیش» و «پس» کجاست که آنها «پیش» رفته باشند و ما «پس» مانده؟ اگر
    پیش آنجاست که غربی ها رسیده اند، صد سال سیاه می خواهم که به آنجا نرسیم و اگر
    «پس» اینجاست که ما اکنون قرار داریم ، چه بهتر که در همین جا بمانیم. پذیرش همین یک معنا در سراسر کره زمین کافی است برای آنکه هیچ انقلابی ایجاد نشود ،چرا
    که اگر
    «غایت انقلاب» در نهایت همان است که غربی ها به
    آن دست یافته اند، دیگر چه انقلابی؟ فقط می ماند آنکه مردمان کشورهای عقب مانده
    همچون دانشجویان چینی به خیابان بریزند و از دولت های خویش بخواهند که هر چه زودتر
    آمریکایی شوند و به کشورهای «
    پیشرفته» ملحق گردند!



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/دو کلام حرف حساب خطرناک! (قابل توجه طلاب محترم ) چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:53 صبح

    انقلاب اسلامی پس از پیروزی خود در سال
    1357 مسیری را آغاز کرده است که تا رسیدن به مقصود خود فاصله زیادی دارد، در واقع
    می توان گفت که جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته انتظار انقلاب اسلامی را برآورده کند.
    یک نظام برای پیشبرد امور خود و بهبود شرایط زندگی ملت خود در تمامی ابعاد، دارای
    مولفه‌های متفاوتی است مانند نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی، نظام اجتماعی
    و ... . پسوند اسلامی در انقلاب و جمهوری ما به روشنی بیانگر این است که تمام نظام
    های مختلفی که این نظام کلی را ایجاد می کند باید بر اساس و محتوای اسلام باشد، آن
    هم اسلام ناب مدّ نظر حضرت امام (ره). به نظر می رسد که بعد از گذشت 30 سال از
    انقلاب هنوز نتوانسته ایم مدلهای اسلامی بر اساس تئوری های اسلام ناب در زمینه های
    مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و .... طراحی کنیم. چه بسا طراحی چنین نظام‌هایی
    سرعت، پیشرفت و صدور این انقلاب را چندین برابر کند. طبیعی است که دنباله روی بخش
    های مختلف نظام از مدلهای غربی که در برهه‌ای آگاهانه و در برهه‌هایی ناآگاهانه
    اتفاق می افتد در کم و کیف جریان انقلاب موثر است. نظام مندی غربی بر پایه الهیات
    کالونیستی بنا شده که کار را اصالت می بخشد، لذا در روش انسان غربی در تمدن‌سازی
    بویی از توحید و الهیات شرقی به مشام نمی‌رسد. پس تمسک به آداب و سلوک غربی در
    بستر سازی و نگاه به مقوله‌هایی چون اقتصاد، جامعه و از این دست ما را به قهقهرا
    خواهد برد. مدل ساختارمندی ما باید کاملا با ادبیات شیعی و ایرانی صورت گیرد، نه
    با ادبیات تکنوکراسی یا به اصطلاح روشنفکری و غرب گرا. حال آیا اقتصاد ما کاملاٌ  بر اساس تئوری‌های اقتصادی اسلام است و یا سعی
    شده با چندین تبصره اسلامی بر روشهای غربی امور اقتصادی کشور را پیش ببریم؟ آیا
    قوانین سیاسی و حزبی در کشور ما از متن دین مبین اسلام استخراج شده و یا صرفا
    تقلید گونه هایی از نظام‌های مختلف سیاسی در کشور های دیگر است که بعضاٌ با توصیه
    های اخلاقی قصد بر پوشاندن چهره‌ای از اسلام بر آن داریم؟ آیا دستگاههای فرهنگی و
    اجتماعی کشور توان پاسخگویی نیاز‌های ملت در این عرصه‌ها را از متن دین دارند؟ بنا
    بر مطالب گفته شده به نظر می رسد جمهوری اسلامی دچار فقر تئوریک بر پایه اسلام است
    که حرکت این جمهوری به سوی اهداف انقلاب اسلامی را کند کرده است. هر چند بایستی
    این مطلب را متذکر شویم که این 30 سال اولین تجربه حکومت داری اسلامی به معنای
    واقعی بعد از چند سال کوتاه حکومت امیرالمومنین و امام حسن مجتبی علیهما السلام در
    تاریخ 1400 ساله اسلام است، اما به هر حال همانطور که گفته شد حرکتی است که پیشرفت
    مناسب آن نیازمند به تبیین تمام جنبه های این نظام بر اساس چارچوب های اسلام ناب
    است.

    دقت در مفاهیم و مولفه‌های صحبت مقام معظم رهبری در
    باب جنبش نرم افزاری و تبیین الگوی توسعه ایرانی- اسلامی، لزوم چنین حرکت هایی را
    بیش از پیش مشخص، و وظیفه افرادی که در این وادی سیر می کنند را جدی‌تر می‌کند.
    اما در میان گروههای مختلفی که مخاطب چنین فرامینی هستند نقش حوزه های علمیه با
    توجه به حساسیت آنها، بسیار چشمگیر است. پیشرو بودن روحانیت اصیل در جریانهای
    مردمی ایران در طول تاریخ، ارتباط مستقیم اصحاب حوزه‌های علمیه با مفاهیم و متون
    دینی، جایگاه ویژه روحانیت و طلاب علوم دینی در افکار عمومی ملت و دلایل عدیده
    دیگر مبنی بر اهمیت جایگاه حوزه علمیه و اصحاب آن بر این نظام، لزوم پیشرو بودن
    این جایگاه را در روند اسلامیزه کردن نظام مشخص می‌کند. اما به نظر می‌رسد حوزه‌های
    محترم علمیه نقش خود را در این جریان به نحو احسن انجام نداده است. آیا پایه ها و
    اصول اولیه طراحی یک سیستم اقتصاد اسلامی (اعم از بانکداری اسلامی، تجارت اسلامی و
    غیره) نباید از حوزه های علمیه نشأت بگیرد تا دانشمندان علوم روز بر اساس آن
    برنامه ریزی کنند؟ آیا حوزه های علمیه در طراحی نقشه جامع فرهنگی کشور- که مطالبه
    رهبری است- نقشی ایفا کرده اند؟ چرا در موضوعات کوچک و بزرگی که در کشور اتفاق می
    افتد حضور طلبه های محترم و موضع گیری آنها به چشم نمی‌آید؟ آیا اگر در جریانهای
    مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... طلبه ها و روحانیت اصیل پیشرو باشند احتمال
    انحراف کاهش نمی‌یابد؟ نقش طلاب حوزه های علمیه در پیگیری مطالبات رهبری چقدر پر
    رنگ به نظر می رسد؟ آیا این جایگاه بسیار مهم وظایف خود را در این نظام به طور
    کامل انجام داده است؟ آیا حوزه های علمیه ما دچار خمودی، سستی و روزمرگی نشده است؟
    متاسفانه باید اذعان داشت که پاسخ سوالات فوق منفی است، همانطور که حضرت آقا نیز
    فرمودند: ”
    حوزه های ما با وضع کنونی نمی تواند آن
    انتظارات را پاسخ دهد، مگر در آن برنامه ریزی شود و طرح نوینی افکنده و دنبال گردد
    “ به نظر می رسد حوزه باید خود را بسط دهد. از چارچوبه
    احکام ابتدایی خود را خارج نماید و وارد همه عرصه های غیر تکنیکی شود. به قول روح
    اله احسانی
    هر موردی که به انسان شناسی مربوط
    باشد باید در دستور کار حوزه قرار بگیرد من جمله هنر، تاریخ، سیاست، سینما، اقتصاد
    و ...
    ورود حوزه در این عرصه ها بسیار مهم می‌باشد.
    ساختار حوزه بایستی به جد تغییر کند. ساختار قبیلگی که در اکثر ارکان نظام باقی
    مانده است در حوزه هم کاملاٌ نمایان است. این که حوزه به علمایی قائم است که یک
    تنه و در طی 60 سال به جایی می رسند که بتوانند احکام را استنتاج نمایند فرض ما را
    به اثبات می رساند در صورتی که برای مثال یک حدیث یا صحیح است یا سقیم! و تعیین
    این موضوع اگر یکبار توسط نخبگان یک نظام ساختارمند صورت گیرد و ثبت گردد، محصلین
    این علوم دیگر نیازی ندارند که چند باره این علوم را با ابزارها و روشهای سنتی تا
    سنین بالا تحصیل کنند و باز هم بررسی کنند که آیا این حدیث درست است یا نه، همان
    کاری که اسلاف ایشان چندین بار انجام داده اند! ضمناٌ تعداد احادیث کاملا محدود
    است و کار علمی منسجم روی این احادیث تنها برای یکبار کافی بوده و پرونده علوم
    حدیث را خواهد بست. اگر خیال حوزه از درجه صحت و سقم همه احادیث راحت باشد، اجتهاد
    وارد عرصه بهره برداری از این احادیث خواهد شد. با وضع موجود ما فقط می توانیم
    مانند پدران روحانی واتیکان مردم را نصیحت کنیم که انسان متخلقی باشند چرا که طرحی
    مبتنی بر دین برای اقتصاد و سیاست و زندگی روزمره آنها ارائه نکرده ایم و در عوض
    با سادگی خاصی تنها احکام ابتدایی ایشان را اجتهاد کرده ایم. به نظر شما اختلاف در
    احکام آن همه عمیق است که به ازای آن باید از کار کردن روی مبانی اسلامی اقتصاد و
    فرهنگ و از این دست کوتاه بیاییم؟ آیا اختلاف در تعداد تسبیحات اربعه آن همه مهم
    است که صیانت از انقلاب و پیشبرد تفکر ایدئولوژیک بشر؟ آیا انتظار وجود این ظرفیت
    از جانب حوزه بی معناست که آنقدر منسجم باشد که تنها یک رساله عملیه از آن صادر
    شود و خیال همه را از احکام ابتدایی آسوده نماید و در نگاهی عمیق تر در پی بنیانگذاری
    تمدنی نو باشد؟ در آخر بجاست اشاره کنیم که بشر پس از نفی یکسره دین نتوانسته
    نیازهای خود را تامین کند و این بار، با دیدی عمیقتر در پی روی آوردن به مکتبی است
    که نیازهای فکری او را نیز پاسخگو باشد. بنابراین با توجه به اینکه دین در آینده
    ای نزدیک فراگیر خواهد شد نقش بی بدیل حوزه بیش از پیش نمایان می شود. کاش می شد
    این بار سخنان حضرت آقا را با کمی تامل بیشتر می خواندیم،



    اگر دیروز همت
    ما فقط کتاب صلاه و طهارت و زکات و صوم و حج و حداکثر متاجر و  اجاره بود، امروز مسأله و احتیاج ما همه شئون
    زندگی یک جامعه است. ما فقهی نیاز داریم که بتواند حکومت و سیاست خارجی و روابط
    بین الملل و برخورد با شبکه اقتصادی عظیم جهانی را پاسخگو باشد. امروز دیگر مسأله
    آن نیست که فلان بن فلان قاطرش را از فلان جا بار می کرد تا به فلان جا ببرد.
    امروز ما با شبکه های اقتصادی دنیا مواجهیم. مسأله نفت، مسأله دلار، مسأله تجارت
    خارجی، مسأله منابع اولیه. آیا اسلام در اینها حکمی دارد یا نه؟ اگر بگویید ندارد
    که اسلام را ناقص دانسته اید، مگر می شود نداشته باشد؟! حالا که هست، چه کسی باید
    آنها را استخراج کند؟



    ما بایستی مسائل
    اقتصادی و نظامی و سیاست خارجی و ارتباطات اخلاقیمان را از دین در بیاوریم. خیلی
    از مسائل فردیمان را باید بازنگری کنیم، تعارف که نداریم!

    آن روزی که در این کشور ”بیمه“ بوجود آمد، هیچ فقیه و درس
    خارجی در باب بیمه
    که بالاخره یکی از معاملات است- شروع نکرد و نگفت بینیم
    آیا معامله است یا نیست؛ شرعی است یا نیست؛ اگر شرعی است به چه دلیل و چه معامله
    ای است؟ اگر شرعی نیست به چه دلیل؟ آن روزی که در دنیا و از جمله در ایران تعاونی
    ها بوجود آمد در حوزه های علمیه، اساتید و فقها به این فکر نیفتادند که مسأله
    تعاونی چیست؟ آیا معامله مستقلی است؟ آیا داخل در یکی از عناوین معاملات است؟ ....
    هیچ کس درباره اینها فکر نکرد. شاید در حوزه های علمیه اصلا کسی نفهمید که چیزی به
    نام ”تعاونی“ و چیزی به نام ”بیمه“ بوجود آمده است!

    نکته اول قبول درد است. کسانی نیایند بگویند این حرفها چیست
    و مطرح کنند که
    «شیخ انصاری» و «میرزای نائینی» و «آخوند»  و «امام» و دیگر بزرگان در
    همین حوزه ها پرورش پیدا کرده اند. شما آمده اید و حرف تازه ای می زنید؟! اگر آنها
    درد را قبول نکردند درمان درست نخواهد شد.



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/دو کلام حرف حساب خطرناک! (قابل توجه طلاب محترم ) چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:51 صبح

    انقلاب اسلامی پس از پیروزی خود در سال
    1357 مسیری را آغاز کرده است که تا رسیدن به مقصود خود فاصله زیادی دارد، در واقع
    می توان گفت که جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته انتظار انقلاب اسلامی را برآورده کند.
    یک نظام برای پیشبرد امور خود و بهبود شرایط زندگی ملت خود در تمامی ابعاد، دارای
    مولفه‌های متفاوتی است مانند نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی، نظام اجتماعی
    و ... . پسوند اسلامی در انقلاب و جمهوری ما به روشنی بیانگر این است که تمام نظام
    های مختلفی که این نظام کلی را ایجاد می کند باید بر اساس و محتوای اسلام باشد، آن
    هم اسلام ناب مدّ نظر حضرت امام (ره). به نظر می رسد که بعد از گذشت 30 سال از
    انقلاب هنوز نتوانسته ایم مدلهای اسلامی بر اساس تئوری های اسلام ناب در زمینه های
    مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و .... طراحی کنیم. چه بسا طراحی چنین نظام‌هایی
    سرعت، پیشرفت و صدور این انقلاب را چندین برابر کند. طبیعی است که دنباله روی بخش
    های مختلف نظام از مدلهای غربی که در برهه‌ای آگاهانه و در برهه‌هایی ناآگاهانه
    اتفاق می افتد در کم و کیف جریان انقلاب موثر است. نظام مندی غربی بر پایه الهیات
    کالونیستی بنا شده که کار را اصالت می بخشد، لذا در روش انسان غربی در تمدن‌سازی
    بویی از توحید و الهیات شرقی به مشام نمی‌رسد. پس تمسک به آداب و سلوک غربی در
    بستر سازی و نگاه به مقوله‌هایی چون اقتصاد، جامعه و از این دست ما را به قهقهرا
    خواهد برد. مدل ساختارمندی ما باید کاملا با ادبیات شیعی و ایرانی صورت گیرد، نه
    با ادبیات تکنوکراسی یا به اصطلاح روشنفکری و غرب گرا. حال آیا اقتصاد ما کاملاٌ  بر اساس تئوری‌های اقتصادی اسلام است و یا سعی
    شده با چندین تبصره اسلامی بر روشهای غربی امور اقتصادی کشور را پیش ببریم؟ آیا
    قوانین سیاسی و حزبی در کشور ما از متن دین مبین اسلام استخراج شده و یا صرفا
    تقلید گونه هایی از نظام‌های مختلف سیاسی در کشور های دیگر است که بعضاٌ با توصیه
    های اخلاقی قصد بر پوشاندن چهره‌ای از اسلام بر آن داریم؟ آیا دستگاههای فرهنگی و
    اجتماعی کشور توان پاسخگویی نیاز‌های ملت در این عرصه‌ها را از متن دین دارند؟ بنا
    بر مطالب گفته شده به نظر می رسد جمهوری اسلامی دچار فقر تئوریک بر پایه اسلام است
    که حرکت این جمهوری به سوی اهداف انقلاب اسلامی را کند کرده است. هر چند بایستی
    این مطلب را متذکر شویم که این 30 سال اولین تجربه حکومت داری اسلامی به معنای
    واقعی بعد از چند سال کوتاه حکومت امیرالمومنین و امام حسن مجتبی علیهما السلام در
    تاریخ 1400 ساله اسلام است، اما به هر حال همانطور که گفته شد حرکتی است که پیشرفت
    مناسب آن نیازمند به تبیین تمام جنبه های این نظام بر اساس چارچوب های اسلام ناب
    است.

    دقت در مفاهیم و مولفه‌های صحبت مقام معظم رهبری در
    باب جنبش نرم افزاری و تبیین الگوی توسعه ایرانی- اسلامی، لزوم چنین حرکت هایی را
    بیش از پیش مشخص، و وظیفه افرادی که در این وادی سیر می کنند را جدی‌تر می‌کند.
    اما در میان گروههای مختلفی که مخاطب چنین فرامینی هستند نقش حوزه های علمیه با
    توجه به حساسیت آنها، بسیار چشمگیر است. پیشرو بودن روحانیت اصیل در جریانهای
    مردمی ایران در طول تاریخ، ارتباط مستقیم اصحاب حوزه‌های علمیه با مفاهیم و متون
    دینی، جایگاه ویژه روحانیت و طلاب علوم دینی در افکار عمومی ملت و دلایل عدیده
    دیگر مبنی بر اهمیت جایگاه حوزه علمیه و اصحاب آن بر این نظام، لزوم پیشرو بودن
    این جایگاه را در روند اسلامیزه کردن نظام مشخص می‌کند. اما به نظر می‌رسد حوزه‌های
    محترم علمیه نقش خود را در این جریان به نحو احسن انجام نداده است. آیا پایه ها و
    اصول اولیه طراحی یک سیستم اقتصاد اسلامی (اعم از بانکداری اسلامی، تجارت اسلامی و
    غیره) نباید از حوزه های علمیه نشأت بگیرد تا دانشمندان علوم روز بر اساس آن
    برنامه ریزی کنند؟ آیا حوزه های علمیه در طراحی نقشه جامع فرهنگی کشور- که مطالبه
    رهبری است- نقشی ایفا کرده اند؟ چرا در موضوعات کوچک و بزرگی که در کشور اتفاق می
    افتد حضور طلبه های محترم و موضع گیری آنها به چشم نمی‌آید؟ آیا اگر در جریانهای
    مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... طلبه ها و روحانیت اصیل پیشرو باشند احتمال
    انحراف کاهش نمی‌یابد؟ نقش طلاب حوزه های علمیه در پیگیری مطالبات رهبری چقدر پر
    رنگ به نظر می رسد؟ آیا این جایگاه بسیار مهم وظایف خود را در این نظام به طور
    کامل انجام داده است؟ آیا حوزه های علمیه ما دچار خمودی، سستی و روزمرگی نشده است؟
    متاسفانه باید اذعان داشت که پاسخ سوالات فوق منفی است، همانطور که حضرت آقا نیز
    فرمودند: ”
    حوزه های ما با وضع کنونی نمی تواند آن
    انتظارات را پاسخ دهد، مگر در آن برنامه ریزی شود و طرح نوینی افکنده و دنبال گردد
    “ به نظر می رسد حوزه باید خود را بسط دهد. از چارچوبه
    احکام ابتدایی خود را خارج نماید و وارد همه عرصه های غیر تکنیکی شود. به قول روح
    اله احسانی
    هر موردی که به انسان شناسی مربوط
    باشد باید در دستور کار حوزه قرار بگیرد من جمله هنر، تاریخ، سیاست، سینما، اقتصاد
    و ...
    ورود حوزه در این عرصه ها بسیار مهم می‌باشد.
    ساختار حوزه بایستی به جد تغییر کند. ساختار قبیلگی که در اکثر ارکان نظام باقی
    مانده است در حوزه هم کاملاٌ نمایان است. این که حوزه به علمایی قائم است که یک
    تنه و در طی 60 سال به جایی می رسند که بتوانند احکام را استنتاج نمایند فرض ما را
    به اثبات می رساند در صورتی که برای مثال یک حدیث یا صحیح است یا سقیم! و تعیین
    این موضوع اگر یکبار توسط نخبگان یک نظام ساختارمند صورت گیرد و ثبت گردد، محصلین
    این علوم دیگر نیازی ندارند که چند باره این علوم را با ابزارها و روشهای سنتی تا
    سنین بالا تحصیل کنند و باز هم بررسی کنند که آیا این حدیث درست است یا نه، همان
    کاری که اسلاف ایشان چندین بار انجام داده اند! ضمناٌ تعداد احادیث کاملا محدود
    است و کار علمی منسجم روی این احادیث تنها برای یکبار کافی بوده و پرونده علوم
    حدیث را خواهد بست. اگر خیال حوزه از درجه صحت و سقم همه احادیث راحت باشد، اجتهاد
    وارد عرصه بهره برداری از این احادیث خواهد شد. با وضع موجود ما فقط می توانیم
    مانند پدران روحانی واتیکان مردم را نصیحت کنیم که انسان متخلقی باشند چرا که طرحی
    مبتنی بر دین برای اقتصاد و سیاست و زندگی روزمره آنها ارائه نکرده ایم و در عوض
    با سادگی خاصی تنها احکام ابتدایی ایشان را اجتهاد کرده ایم. به نظر شما اختلاف در
    احکام آن همه عمیق است که به ازای آن باید از کار کردن روی مبانی اسلامی اقتصاد و
    فرهنگ و از این دست کوتاه بیاییم؟ آیا اختلاف در تعداد تسبیحات اربعه آن همه مهم
    است که صیانت از انقلاب و پیشبرد تفکر ایدئولوژیک بشر؟ آیا انتظار وجود این ظرفیت
    از جانب حوزه بی معناست که آنقدر منسجم باشد که تنها یک رساله عملیه از آن صادر
    شود و خیال همه را از احکام ابتدایی آسوده نماید و در نگاهی عمیق تر در پی بنیانگذاری
    تمدنی نو باشد؟ در آخر بجاست اشاره کنیم که بشر پس از نفی یکسره دین نتوانسته
    نیازهای خود را تامین کند و این بار، با دیدی عمیقتر در پی روی آوردن به مکتبی است
    که نیازهای فکری او را نیز پاسخگو باشد. بنابراین با توجه به اینکه دین در آینده
    ای نزدیک فراگیر خواهد شد نقش بی بدیل حوزه بیش از پیش نمایان می شود. کاش می شد
    این بار سخنان حضرت آقا را با کمی تامل بیشتر می خواندیم،



    اگر دیروز همت
    ما فقط کتاب صلاه و طهارت و زکات و صوم و حج و حداکثر متاجر و  اجاره بود، امروز مسأله و احتیاج ما همه شئون
    زندگی یک جامعه است. ما فقهی نیاز داریم که بتواند حکومت و سیاست خارجی و روابط
    بین الملل و برخورد با شبکه اقتصادی عظیم جهانی را پاسخگو باشد. امروز دیگر مسأله
    آن نیست که فلان بن فلان قاطرش را از فلان جا بار می کرد تا به فلان جا ببرد.
    امروز ما با شبکه های اقتصادی دنیا مواجهیم. مسأله نفت، مسأله دلار، مسأله تجارت
    خارجی، مسأله منابع اولیه. آیا اسلام در اینها حکمی دارد یا نه؟ اگر بگویید ندارد
    که اسلام را ناقص دانسته اید، مگر می شود نداشته باشد؟! حالا که هست، چه کسی باید
    آنها را استخراج کند؟



    ما بایستی مسائل
    اقتصادی و نظامی و سیاست خارجی و ارتباطات اخلاقیمان را از دین در بیاوریم. خیلی
    از مسائل فردیمان را باید بازنگری کنیم، تعارف که نداریم!

    آن روزی که در این کشور ”بیمه“ بوجود آمد، هیچ فقیه و درس
    خارجی در باب بیمه
    که بالاخره یکی از معاملات است- شروع نکرد و نگفت بینیم
    آیا معامله است یا نیست؛ شرعی است یا نیست؛ اگر شرعی است به چه دلیل و چه معامله
    ای است؟ اگر شرعی نیست به چه دلیل؟ آن روزی که در دنیا و از جمله در ایران تعاونی
    ها بوجود آمد در حوزه های علمیه، اساتید و فقها به این فکر نیفتادند که مسأله
    تعاونی چیست؟ آیا معامله مستقلی است؟ آیا داخل در یکی از عناوین معاملات است؟ ....
    هیچ کس درباره اینها فکر نکرد. شاید در حوزه های علمیه اصلا کسی نفهمید که چیزی به
    نام ”تعاونی“ و چیزی به نام ”بیمه“ بوجود آمده است!

    نکته اول قبول درد است. کسانی نیایند بگویند این حرفها چیست
    و مطرح کنند که
    «شیخ انصاری» و «میرزای نائینی» و «آخوند»  و «امام» و دیگر بزرگان در
    همین حوزه ها پرورش پیدا کرده اند. شما آمده اید و حرف تازه ای می زنید؟! اگر آنها
    درد را قبول نکردند درمان درست نخواهد شد.



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/بیلدربرگ، خـبـری که امـیـدواریـم دروغ بـاشـد چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:47 صبح

    پیام فضلی نژاد، عضو مرکز پژوهش‌های موسسه کیهان، اوایل سال
    جاری در سخنرانی تفصیلی خود در جمع طلاب حوزة علمبه قم از مسئله ای بسیار تکان
    دهنده خبر داد. تحلیل های هفته های اخیر روزنامهً کیهان و عکس العمل های متفاوت
    پیرامونی، مخصوصاٌ از سمت مجمع روحانیون مبارز و جوابیه مجدد روزنامه کیهان، نکاتی
    قابل تأمل دارد. آنچه پیش رو دارید قسمت هایی از مطالب عنوان شده است که نگارنده
    آرزوی نادرست بودن خبر این اجلاس سری را دارد، چرا که در این صورت احتمال رد
    صلاحیت اصلی ترین کاندیدای اصلاح طلبان به شدت افزایش خواهد یافت و از نعمت حضور
    سید محمد خاتمی در انتخابات محروم خواهیم شد.



    1- پیام فضلی نژاد سخن خود را با مقدمه ای در خصوص گروه
    بیلدربرگ آغاز می نماید و سپس به چگونگی افشای این گروه و فعالیت ها آن می پردازد.



     بیلدربرگ نام یک محفل سری جهانی گروهی از صاحبان برجسته صنایع و شرکت‌های بین‌المللی، دولتمردان حال و سابق، چهره‌های عرصه‌های
    سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و
    رسانه‌ای است که از چند
    دهه قبل به طور منظم در نشست‌های سالیانه در یکی از کشورهای
    غربی گرد هم می‌آیند
    .



    در این نشست‌ها که پشت درهای بسته و دور از نگاه کنجکاو روزنامه‌نگاران و تحلیل‌گران
    برگزار می‌شود،‌ رخدادهای مهم جهان مورد بحث و بررسی قرار
    می‌گیرد و درباره روندهای آتی تحولات در زمینه اقتصاد و
    سیاست تصمیم‌گیری می‌شود
    .



    شاید اعضای این گروه که افرادی همچون هنری کیسینجر و جورج سوروس را در بر می‌گیرند،
    به طور مستقیم در شکل‌گیری رخدادها و روندهای اقتصادی و سیاسی نقش نداشته
    باشند،‌ اما هر کدام چنان وزنی در عرصه‌های مختلف دارند که
    آنان را به نقش‌آفرینان
    پشت ‌پرده نظام بین‌الملل
    بدل کرده است. آنان همواره از فعالیت علنی زیر ذره‌بین
    مطبوعات منتقد پرهیز دارند و بر خلاف بسیاری از محافل دیگر،‌
    تمایل چندانی برای
    شناخته شدن به عنوان
    اعضای بیلدربرگ از خود نشان نمی‌دهند
    .



    این گروه در واقع حکومت نامرئی جهان را در دست دارد. تمام
    اعضای آن فراماسونر هستند و به صورت انتصابی به این جلسات دعوت می شوند. در حال
    حاضر تعداد شرکت کنندگان آن حدود 130 نفر هستند. براساس مدارک موجود، پیوند اروپا
    و آمریکا به وسیله ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا، روی کارآمدن کسانی چون کلینتون،
    بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده، استعفای مارگارت تاچر، وقوع جنگ خلیج
    فارس، تحول نهضت اروپا، تخریب وجهه ژان ماری لوپن ناسیونالیست در فرانسه، تحریم
    آرژانتین در جریان جنگ فالک لند، تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی، همه و همه
    در جلسات بیلدربرگ تصمیم گیری شده اند.



    اخبار مربوط به این گروه تا مدت ها مخفی و پخش نشده بود.
    آنچه که در مورد این تصمیمات و اعضای گروه منتشر شده به وسیلة چند خبرنگار بوده
    است که مهمترین آنها ”جیم تاکر“ است که حدود 35 سال از عمر خود را صرف تحقیق در
    مورد این گروه کرد. در سال 1999 که اجلاس بیلدربرگ در پرتغال برگزار می شد، تاکر
    به آنجا رفت و هتل مورد نظر بیلدربرگ یعنی هتل قیصر شهر سینترا را حدس زد. او سپس
    با دفتر هتل تماس گرفت و گفت که ببخشید، من به اجلاس بیلدربرگ دعوت شده ام، اما
    متأسفانه دعوت نامه ام گم شده است. درست تماس گرفته ام؟ مکان برگزاری نشست همان
    جاست؟ از هتل به او پاسخ دادند که بله، اینجا همان مکانی است که شما باید حضور
    داشته باشید.
    عضو مرکز پژوهش‌های
    موسسه کیهان می افزاید:
    زمانی که تاکر به آنجا می رود و
    مشغول عکس برداری از اعضای این گروه می شود، در تصویری مربوط به هنری کسینجر و
    راکفلر، در نمایی دورتر تصویر آقای خاتمی و خانم ابتکار دیده می شود!



    وی مدعی است که طرح گفتگوی تمدن ها نتیجة این اجلاس بوده است. طرحی که در سال 2000 یعنی یک سال بعد از این اجلاس در
    سازمان ملل مطرح و سال 2001به عنوان سال گفتگوی تمدن ها تصویب و نامیده شد.



    پیام فضلی نژاد مدعی است که 38 صفحه سند را در این خصوص در اختیار دارد و در صورت حضور خاتمی در عرصة انتخابات و تأیید
    صلاحیت وی آن را افشا خواهد کرد.



    2- روزنامه کیهان در سرمقاله روز 24 بهمن خود با عنوان « براى مشارکت یا برهم زدن» به قلم سعدالله زارعی، با تحلیلی از
    فضای قبل از انتخابات و شرایط جریانات تندروی اصلاح طلب
    چنین
    نوشت: « در این
    بین یک سؤال اساسی وجود دارد آیا کار جریان تندرو در مواجهه با کاندیدای خاص به
    ترور شخصیت محدود می شود؟ هدف تندروها از حضور در عرصه انتخابات بالابردن هزینه
    نظام است نه سود رساندن به روند آن و به رسمیت شناختن نتایج انتخابات. آیا آنان
    وقتی در یک روش به بن بست می رسند به روش دیگر روی نمی آورند؟ آمریکایی ها در
    پاکستان ابتدا تلاش وافری کردند تا از طریق تبلیغاتی و دیپلماتیک بی نظیر بوتو را
    به قدرت برسانند و از طریق او پاکستان را بدوشند ولی زمانی که دریافتند به هیچ
    قیمتی حزب او توان به دست آوردن اکثریت کرسی ها را ندارد به روش دیگری متوسل شدند.
    این یک عبرت است. بعضی از اصلاح طلبان سابقه روشنی! در این خصوص دارند.
    »

    3- سرمقالة
    کیهان عکس العمل هایی را در پی داشت. مجمع روحانیون مبارز
    طی بیانیه ای از این اقدام شدیداً انتقاد نموده و آن را در راستای
    جلوگیری از حضور خاتمی در عرصة انتخابات و طرح ترور سید محمد خاتمی دانست.



    4- حسین شریعتمداری در جوابیه ای
    ضمن مثبت خواندن هشدار در خصوص ترور یک فرد این پرسش را مطرح می کند:
    « چه کسانی از این هشدار عصبانی شده و دست و پای خود را گم
    می‌کنند؟
    »  و سپس می‌افزاید: «
    فقط سه دسته از این هشدار عصبانی خواهند شد. اول؛ کانونی که
    قصد ترور داشته است و با
    هشدار کیهان، نقشه خود
    را نقش برآب می‌بیند. دوم؛ کسانی که زلف خود را با کانون
    ترور کننده گره زده‌اند و از این که کانون یاد شده تروریست
    معرفی شود، حیثیت سیاسی
    خود را بر باد رفته
    تلقی می‌کنند و سوم؛ کسانی که به هر علت و انگیزه از شخصیتی که
    نسبت به ترور او هشدار داده شده است، دل خوشی ندارند و
    ترجیح می‌دهند احتمال ترور
    او مطرح نشود تا
    تروریست‌ها با خیال راحت نقشه خود- که آرزوی دسته اخیر نیز هست- را
    به اجرا درآورند»
    . شریعتمداری اضافه می‌کند: »البته کیهان علت اصلی عصبانیت برخی از اطرافیان آقای خاتمی را می‌داند و درآینده‌ای نزدیک با ذکر اسناد
    غیرقابل انکار به آن اشاره
    می‌کند.»



    5- حال اگر
    مطالب مطرح شده را کنار هم بگذارید، چنین نتیجه گیری نمی
    نمایید که
    درستی خبر حضور خاتمی در اجلاس سران فراماسونری بیلدربرگ ، می تواند فاجعه ای را
    برای افراطیون دوم خرداد ایجاد نماید؟ آیا مسئلة بیلدربرگ می تواند یکی از اسناد
    ”غیرقابل انکار“ مورد نظر کیهان باشد؟



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 12/مقاله/گفته ها و ناگفته ها از زبان رئیس جمهور چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:46 صبح

    رئیس جمهور سه شنبه شب در گفتگویی تلویزیونی اهداف برنامه چهارم را 2 برابر
    برنامه سوم خواند و
    تصریح کرد:‌ در حالی که فاصله این 2 برنامه بسیار کم است و
    در حالیکه بطور متوسط 64 تا 65درصد برنامه‌های گذشته توسعه اجرایی شده
    بود اما
    با اطمینان می گویم که بیش از 80 تا 85 درصد برنامه چهارم محقق شده
    است
    .



    دکتر احمدی نژاد در ادامه با
    گلایه از برخی رسانه‌ها به سبب ارائه
    آمارهای ضد و نقیض در خصوص بودجه امسال و سال
    آینده گفت: رسانه‌ها عین بودجه را
    منتشر کنند تا مردم مطلع شوند. رسانه‌ها باید
    برای ارقامی که اعلام می‌کنند استدلال
    داشته باشند و اگر مرکز پژوهش‌های مجلس نیز
    ارقامی در خصوص کسری بودجه اعلام می‌کند
    باید راهکارهایی نیز ارائه کند تا در بررسی
    لایحه بودجه لحاظ شود
    .



    رئیس جمهور درباره تأثیر کاهش
    قیمت نفت در محقق نشدن اهداف بودجه
    سال آینده گفت: ذخایر ارزی کشور به اندازه‌ای
    هست که اگر تا 4 سال آینده نیز همین
    وضع در موضوع نفت ادامه یابد، همه برنامه‌های
    اقتصادی و سازندگی با شیب تند پیش
    برود و اگر شیب حرکتمان را کمتر کنیم حتی تا 6
    سال نیز می‌توانیم ادامه دهیم
    .

    دکتر احمدی‌نژاد در ادامه گفتگوی رادیویی و تلویزیونی با مردم با اشاره به
    اینکه نظر مجلس براین بود که چون لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها کار بسیار
    بزرگی
    است، دولت باید لایحه آن را به مجلس تقدیم کند، گفت: دولت نزدیک به 3 سال روی
    این
    لایحه کار و ابعاد مختلف اجرای آن را بررسی کرده است.
    وی با تأکید بر اینکه لایحه،
    برای هدفمند کردن یارانه‌هاست و نه
    حذف یارانه‌ها، تصریح کرد: دیدگاهی قبلاً درپی
    حذف یارانه‌ها بود اما دولت به هیچ
    وجه درپی این کار نیست زیرا قانون نیز این
    اجازه را نمی‌دهد
    . دکتر احمدی نژاد گفت: دولت سقف یارانه
    کالاهای اساسی را نیز کاهش
    نداده و حتی بیش از هزار میلیارد تومان افزایش در این بخش
    داشته است که این امر یکی
    دیگر از ویژگی‌های بودجه سال آینده خواهد بود
    .

    دکتر احمدی‌نژاد هدفمند کردن یارانه‌ها را دارای چند بخش کاملاً روشن
    دانست و گفت: اصلاح قیمت‌ها و تخصیص منابع اصلاح آنها از جمله بخش‌های این
    لایحه
    است. با محاسباتی که دولت به طور دقیق انجام داده است، 7 دهک درآمدی جامعه
    حتما
    باید پشتیبانی شوند و 60 درصد منابع حاصل از اصلاح قیمت‌ها برای این کار درنظر
    گرفته
    شده است
    . وی تصریح کرد: اگر یارانه دولت به انرژی به
    طور یکنواخت توزیع می‌شد دیگر نیازی به این کار نبود. بیش از 70 درصد
    یارانه
    انرژی به 3 دهک جامعه تعلق می‌گیرد و فقط بخش کمی از آن به 7 دهک باقی مانده
    می‌رسد
    . وی افزود: 25 درصد از این منابع نیز برای جبران هزینه‌های دولت و توسعه
    فعالیت‌های عمرانی در نظر گرفته شده است.

    رئیس‌جمهور خطاب به کسانی که اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها را موجب
    ایجاد تورم بیشتر در کشور می‌دانند تصریح کرد: این مسأله تورم زا نیست بلکه
    جهشی است
    که همزمان با اجرای آن استهلاک آن هم آغاز می‌شود. همه این مسائل با علم
    روز
    محاسبه شده است و در مدت 12 تا 18 ماه این جهش به صفر می‌رسد
    . رئیس‌جمهور خطاب به کسانی که از واژه‌هایی چون گداپروری در پرداخت نقدی
    یارانه‌ها به مردم استفاده می‌کنند، گفت: این افراد چه راه حلی پیشنهاد
    می‌کنند؟
    پرداخت نقدی یارانه به مردم نهایت احترام به آنهاست و در اصل به کار بردن
    این واژه‌ها
    توهین به مردم است
    . رئیس‌جمهور با بیان اینکه توزیع کنونی یارانه‌ها
    عادلانه
    نیست،گفت:
    پرداخت نقدی یارانه‌ها نهایت احترام به مردم است
    . وی با بیان اینکه این حرف‌ها شعار انتخاباتی برخی‌ها می باشد، گفت:
    اتفاقاً کسانی این حرف‌ها را می‌زنند که در قانون برنامه، اینها را نوشته و ما
    را مکلف
    کرده اند که آن را اجرا کنیم
    .



    رئیس‌جمهور در پاسخ به پرسشی درباره
    برخی گزارش‌ها درخصوص کسری یک
    میلیارد دلاری در واریز پول نفت به خزانه، گفت: برخی منتظر
    این‌گونه حرف‌ها هستند
    تا با تیترها و سخنرانی‌ها چهره کشور را مشوش کنند
    .

    دکتر احمدی‌نژاد با تشریح روند حاکم بر دریافت درآمدهای نفتی ازجانب دولت گفت:
    وزارتخانه نفت از فروش نفت خام
    مطلقا دلاری دریافت نمی‌کند بلکه این خریداران هستند که پس
    از گشایش اعتبار، هزینه
    خرید نفت را به حساب‌های خارج از کشور بانک مرکزی می‌ریزند
    و نه حساب دولت
    .



    رئیس‌جمهور در توضیح این موضوع تأکید
    کرد:‌ متاسفانه حتی برخی
    نخبگان خبر ندارند که دولت نمی‌تواند مستقیماً از درآمدهای
    نفتی استفاده کند
    . وی افزود: جایی به نام خزانه
    داری دولت وجود دارد که درآمدهای
    نفتی طبق قانون بودجه هر سال به مقدار معینی از آن صرف می‌شود
    و اجازه استفاده از
    آن تحت عناوین گوناگون و طبق احکام بودجه حاصل خواهد شد.
    از آنجا که درآمد نفت به
    روز نیست و نفت اول به فروش می‌رسد و بعد به حساب خزانه
    دولت واریز می‌شود در مقطعی
    حسابرسی در یک خلأ ‌زمانی صورت می‌گیرد که حساب و کتاب‌ها
    تکمیل نیست و درآمد نفتی
    به حساب خزانه ریخته نشده است
    . رئیس‌جمهور با یادآوری برخی بی توجهی‌ها در بودجه‌های قبلی به اختلاف
    تفریغ بودجه 6 میلیاردی در سال‌های گذشته اشاره کرد و افزود: بعدها مشخص شد
    چنین
    نبوده و برخی تنها به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به چهره کشور بودند
    .



    وی در خصوص اظهار نظرها درباره
    واردات بدون مجوز بنزین گفت: وزارت نفت موظف است نیازهای
    داخلی
    سوخت را تأمین کند و همواره باید یک حد استراتژیکی از ذخیره داشته باشد
    . وزارت نفت لحظه ای و به طور مستمر خرید می‌کند و طبق قانون
    بودجه 87 نیز این خرید
    باید از محل 3 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده برای
    این منظور باشد
    . رئیس‌جمهور با اشاره به گزارش دیوان محاسبات
    تصریح کرد: در همین
    گزارش اگر اسناد دیده شود مشاهده خواهند کرد که تخلفی
    اتفاق نیفتاده است
    .

    رئیس‌جمهور با بیان اینکه کل صادرات غیر نفتی انجام شده در سه برنامه
    (15 سال) 53 میلیارد دلار بوده است ، افزود: صادرات غیر نفتی در سه سال و 9
    ماه
    گذشته 54 و نیم میلیارد دلار بوده است در حالی که بر اساس برنامه چهارم توسعه
    می‌بایست
    میزان صادرات غیر نفتی 53 میلیارد دلار باشد که هم اکنون از این میزان
    بالاتر
    هستیم
    .



    احمدی‌نژاد به جهش صورت گرفته در
    صادرات غیر نفتی اشاره کرد و
    گفت: صادرات غیر نفتی در سال 83 ، ‌هفت میلیارد دلار و در
    سال 86 بیست میلیارد دلار
    بوده است
    .



    رئیس‌جمهور درباره نسبت صادرات غیر
    نفتی به کل واردات افزود: این
    نسبت در سال 83، بیست و دو درصد و در سال 86 ، سی و دو
    درصد بوده است
    .



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    نویسنده مطالب زیر:   سیزده 57  

    عنوان متن شماره 7/مقاله/وحدت ملی چهارشنبه 87 اسفند 7  ساعت 10:9 صبح

    چندی پیش همایشی تحت عنوان "30 سال قانون گذاری
    و نظارت" در مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در خصوص این همایش صحبت ها زیاد
    است. همایشی که توسط دکتر علی لاریجانیِ اصول گرا و البته همراه با صرف نهار هفت
    رنگ برگزار شد! و در آن همه دعوت شده بودند ( این که می گویم همه یعنی همه ها!) از
    کسانی که روی شرط التزام عملی به ولایت فقیه خط کشیده بودند و به همین دلیل رد
    صلاحیت شده بودند تا افرادی که نظارت شورای نگهبان را استبدادی می دانستند. از
    کسانی که جامعه ی محترم مدرسین، سازمانش را به دلیل اهانت به دین، نامشروع معرفی
    کرده بود تا کسانی که نامه ی ننگین و توهین آمیز به مقام معظم رهبری را نوشتند؛ از
    عناصر مطرود و دنیاطلب و لیبرال گرفته تا افراد برانداز و ضد ولایت فقیه، از عزت
    الله سحابی گرفته تا طالقانی و ... . احتمالا ملاک دعوت دکتر لاریجانی تنها ایرانی
    بودن و سابقه ی نمایندگی مجلس بوده است ( البته باز هم جای شکرش باقی است که
    نمایندگان دور اول و دوم مجلس که بعدها از انقلاب بریدند و پناهنده شدند، اعضای
    حزب توده، سازمان منافقین، پیکار و ... را دعوت نکردند! آخر آنها هم روزی به صنلی
    های مجلس تکیه زده بودند!).

    به هر حال این همایش با عنوان 30 سال قانون گذاری و
    با وجود اینکه 28 سال بیشتر از قانون گذاری در ایران نمی گذرد و طبیعتا بایستی این
    همایش 2 سال دیگر برگزار می شد! نه سال آخر دولت کنونی و قبل از انتخابات، نشان از
    امری فوری و ضروری می داد امری که تحت عنوان " تشکیل دولت وحدت ملی" برای
    انتخابات آتی بروز کرد و البته همین رساندن این طرح به انتخابات آتی بود که سبب شد
    علی لاریجانی 2 سال زودتر همایش خود را برگزار کند. در خصوص طرح فوق نکاتی را خدمت
    مخاطبان فهیم سیزده57 عرض می نمایم:

    1-       دولت وحدت ملی یا همان ائتلاف
    برای نجات کشور طرحی است که از زیر قبای هاشمی رفسنجانی در آمدهاست. در این طرح،
    ناطق نوری – بخوانید هاشمی- پیشنهاد داده که دولتی بر سر کار بیاید که رئیس جمهور
    آن اصولگرا و کابینه آن متشکل از هر دو جناح باشد، به عبارت بهتر دولت بعد شرکت
    سهامی ای باشد که بدون در نظر گرفتن حق رئیس جمهوریش در تشکیل کابینه، از قبل سهم
    هر کس در دولت مشخص باشد. طبیعی است که در این طرح نقش وزنه ی تعادل بین چپ و راست
    را هیچ کس بهتر از آقای هاشمی نمی تواند ایفا کند (حتی بهتر از رئیس جمهور آن
    دولت) و همین است که هاشمی تمام قد در حمایت این طرح ایستاده است.

    2-       اصولا طرح دولت وحدت ملی مغایر با
    عقلانیت سیاسی است. به قول عماد افروغ – که از مهمترین منتقدان فعلی است- "هنگامی
    می توان از چنین دولتی سخن گفت که بحرانی در کار باشد، مشخصا این مقوله متعلق به
    کشورهای بحران زده ای چون لبنان است که ساختار سیاسی آن متاثر از تمایلات قومی و
    قبیله ای است. اکنون که شرایط خاص در کشور ما موجود نیست، پس قضیه منتفی خواهد
    بود"، هر چند از نظر آقایان، چون احمدی نژاد مدیرانی از خارج از دایره ایشان
    بر سر کار آورده، افراد گمنامی که نه در کاگزاران بوده اند و نه در مشارکت و نه در
    ... و با انتخاب مجدد ایشان به عنوان ریاست جمهور این روال ادامه خواهد یافت پس
    شرایط بحرانی است و نابه سامان و البته حضرات قول می دهند که اگر به سهمشان برسند
    همه چیز بر وفق مراد شود و عالی!

    3-       به افرادی که از ضرورت وحدت ملی
    سخن می گویند و برای پیگیری آن همایش ها برگزار می کنند، همان افرادی که در چند
    دوره انتخابات اخیر نظیر ریاست جمهوری نهم، مجلس های هفتم و هشتم و شوراهای اسلامی
    شهر و روستای دوم و سوم با رویگردانی مردم روبرو شدند، همان ها که برای نجات چند
    شخص منفعل – از جمله خودشان- که از کاروان مطالبات مردم عقب افتاده اند، دست و پا
    می زنند و ... پیشنهاد می کنم وحدت ملی را در سفرهای استانی رئیس جمهور پیگیری
    کنند ( هر چند آن قدر از مردم فاصله گرفته اند و آن قدر باورشان شده که خودشان
    معادل ملت و کشورند که شاید اصلا چنین صحنه هایی به چشمشان نیاید!) آری، دولت
    مکتبی احمدی نژاد مفهوم وحدت ملی را در صحنه ی جامعه عملیاتی کرده است. اینها
    بایستی بدانند که مردم آگاه ایران ( و البته طبق گفته های ایشان مردم قابلمه به
    دست، دلفین، گدا و ... ایران فقط اگر خودشان رای بیاورند مردم فهیم، غیور و آگاه
    ایران!) خوب می دانند چه کسی تشنه ی خدمت است و چه کسی فریفته قدرت؟ طبیعی است
    رئیس جمهوری که فراتر از چپ و راست عمل کرده و یک تنه در برابر تمام آنها ایستاده
    است چنان مصیبتی پنداشته شود که حاضر باشند همه با هم متحد و بسیج شوند تا –بخوانید
    گفتمان انقلاب- را از کار برکنار کنند! اما آقایان بایستی بدانند که چنانچه هاشمی
    و ناطق نوری موفق شوند طرح وحدت ملی را تحقق بخشند و ائتلافی از بخشی از جامعه
    روحانیت و احزاب جناح راست تا کاگزاران و اعتماد ملی و حزب مشارکت و سازمان
    مجاهدین انقلاب و با حضور ناطق نوری، مهدوی کنی و کروبی و لاریجانی و حسن روحانی و
    خاتمی تشکیل دهند آنگاه بار دیگر صف آرایی سوم تیر 84 تکرار می شود ....

    4-       حضرات می فرمایند که طرح دولت
    وحدت ملی آنها – همان نام مستعار جنگ احزاب- حول محوریت ولایت و نظر ایشان است.
    حال سوال اینجاست که اگر اینان واقعا به دنبال تشکیل این دولت حول محور ولایت فقیه
    هستند، آیا حمایت های مکرر مقام معظم رهبری از دکتر احمدی نژاد را ندیده اند؟! حمایت
    هایی که گاها رسانه های خارجی نیز به آن اذعان کرده و می گویند آقای خامنه ای رسما
    از احمدی نژاد برای حضور در دور بعد انتخابات ریاست جمهوری دعوت و حمایت خود را از
    او ابراز کرد.

      آیا این جملات رهبری را شنیده
    اند که باز هم به فکر چنین طرح هایی هستند؟!



  • کلمات کلیدی : مقاله
  •   نظرات شما  ( )

    <      1   2   3   4      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    پاسخی به یک منتقد
    هوشیار باشیم ! نقض قانون با شعار دفاع از قانون .
    [عناوین آرشیوشده]


     

    Powered by : پارسی بلاگ
    Template Designed By : MehDJ