اشاره: در اینکه کارهای خوبی از آقای هاشمی- مانند هر فرد دیگری- سرزده است، هیچ شکی نیست؛ هر چند کارهای خوب ایشان اقتضای وظیف? انسانی و اسلامیش بوده است، ما بر خود لازم میدانیم سپاسگزار هر کارگر و کارگزار خوبی باشیم. اما بدلیل عدم توجه به کارهای عجیب وی، بر آنیم آنها را وانمود کنیم.
الف) طرفداران نظریه توسعه اقتصادی، با روی کار آمدن پیروان نظریه عدالت اقتصادی گفتند که عدالت اقتصادی توزیع فقر است و باید ابتدا تولید ثروت کرد .
جواب ولی امر به طالبانیزم دگم و متحجران1 طرفدار نسخههای منسوخ سرمایهداری، ? شهریور ?? :
- ”بعضىها [کی؟] مىگویند عدالت یعنى توزیع فقر. نخیر! کسانیکه بحث عدالت مىکنند، به هیچ وجه منظورشان توزیع فقر نیست؛ بلکه توزیع عادلان? امکانات موجود است. آنهایى که مىگویند عدالت توزیع فقر است، مغز و روح حرفشان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم مىشود، ثروت باشد...“،
- ”بنابراین، اینکه ما بگوییم عدالت را مطرح نکنید، تولید ثروت را مطرح کنید؛ بهانه را هم این بیاوریم که بعد از تولید ثروت سراغ عدالت مىرویم، این نمىشود. عدالت یعنى امکاناتى که در کشور هست، عادلانه و عاقلانه تقسیم کنیم - نه عادلان? بىحساب و کتاب - و سعى کنیم همین امکانات را بیشتر کنیم تا به همه بیشتر برسد؛ نه اینکه به قشر خاص و به دست? خاصى بیشتر برسد“
و اما صحبتهای آقای هاشمی و تکرار تئوریهای نخ نمای کاپیتالیستی2 : مناطق عقبافتاده در آمایش سرزمینی باید سهم خود را بگیرند و این امر با شعار و حرفهای پر زرق و برق [که از سوی مقام معظم رهبری و دولت مطرح میشود] به دست نمیآید، بلکه مسیر علمی روشنی دارد.[همان مسیری که غرب را به بحران کشیده است و از نظر قرآن و اسلام باطل است!!] اگر میخواهیم عدالت داشته باشیم نباید تقسیم فقر کنیم بلکه توزیع عدالت با توسعه غنا ممکن است.
نتیجه قسمت اول: ولی امر میفرماید: عدالت توزیع فقر نیست. و اول نباید به بهان? نادیده گرفتن عدالت دنبال غنا رفت. و آقای هاشمی میگوید: عدالت توزیع فقر است و اول باید به دنبال غنا رفت. و ? سال بلکه ?? سال هم برخلاف تصریح ولی امر3، عمد? سرمایه و امکانات اجرایی کشور را خود سرانه هزینه کرد. دوباره متن را بخوانید.
|