مهندس موسوی پس از بیست سال سکوت و کناره گیری از ورود به عرصه ی سیاسی کشور، در ?? اسفند ?? و پس از مدتها اما و اگر با انتشار بیانیهای رسماً اعلام کاندیداتوری کرد. اگر چه دیدار او با سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت و حمایت این دو گروه از وی حرف و حدیث های زیادی را برای آنهایی که موسوی را فردی با گرایش های از جنس انقلاب و امام می دانستند به وجود آورد یادآور می گردد که سال 82 و پس از آنکه سازمان مجاهدین از هاشم آغاجری عضو شورای مرکزی خود در قبال اظهارات اهانتآمیزش نسبت به ائمهاطهار(ع) و مراجع تقلید حمایت کرد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اطلاعیهای که به امضاء آیتالله مشکینی رئیس وقت این جامعه رسید، سازمان را نامشروع خواند و مؤمنین را از همکاری با آن برحذر داشت .
اما تردیدها از شخص موسوی زمانی دو چندان می شود که فردی به نام ”علی وفقی“ مسئولیت کمیته ی دانشجویی انتخاباتی ایشان را بر عهده می گیرد، نمی دانم شخص میرحسین موسوی از گرایش های فرد متبوع اطلاع ندارد و به ایشان آدرس غلط داده اند یا گرایش های آقای موسوی نیز همان گرایش های علی وفقی است هر چند خود ایشان در
مصاحبه ی مطبوعاتی چند روز قبل در جواب خبرگزاری برنا که از وی درباره وفقی پرسید در جوابی تامل برانگیز بیان کرد که من نه این آدم را می شناسم و نه می بینم و درست نبود در شرایطی که ایشان در جلسه نیست شما اسم این آقا را بیاورید.
جالب آنجاست که میرحسین موسوی چند روز پس از اعلام حضور در انتخابات دهم طی نامه ای به رییس ستاد انتخاباتی خود خواستار ”جذب و استفاده از افراد متعهد به ارزشهای انقلاب اسلامی، پایبند به آرمانهای امام خمینی(ره) و استوار در جهت برقراری و حفظ استقلال، آزادی، عدالت و حمایت از مستضعفان“ شد و تأکید کرد که ”در انتصاب مسئولین ستاد بهویژه استانها دقت لازم صورت گیرد تا افرادی که انتخاب می شوند صالح، معتقد و مؤمن به نظام جمهوری اسلامی و در سطح ملی و استان خوشنام باشند“ احتمالاً این خوشنامی در خصوص مسول ستاد دانشجویی ایشان هم صدق می کند! آیا منظور ایشان از پایبندی به آرمان های امام، حرکت بر ضد نظامی است که پیر جماران حفظ آن را از اوجب واجبات می دانستند؟! نمی دانیم این تفاوت در گفتار و عمل آقای موسوی را چگونه باور کنیم؟!
”علی وفقی“ در تمام سالهای اخیر به عنوان فردی افراطی در آشوبهای دانشجویی به ایفای نقش پرداخته است که در اینجا به بخش کوچکی از سوابق وی در به آشوب کشیدن محیطهای دانشگاهی اشاره می شود:
بازداشت در سالگرد 18 تیر: ”علی وفقی“ در 18 تیر 86 به دلیل ایجاد آشوب در دانشگاه امیرکبیر به همراه 5 آشوبگر دیگر با یک قرار بازداشت 2 ماهه رهسپار زندان اوین شد. در همین رابطه، روزنامه اعتمادملی نوشت: «6 تن از اعضای شورای مرکزی تحکیم امروز صبح از مقابل دانشگاه امیرکبیر تهران بازداشت شدند.
اعضای شورای مرکزی تحکیم امروز تحصنی اعتراضآمیز به تداوم بازداشت دانشجویان دانشگاه امیرکبیر را آغاز کرده بودند. گزارش شاهدان عینی از درگیری دانشجویان پیش از بازداشت با پلیس حکایت دارد. محمد هاشمی، علی نیکونسبتی، مهدی عربشاهی، بهاره هدایت، حنیف یزدانی و علی وفقی اعضای بازداشت شده شورای مرکزی تحکیم هستند.“
* علی وفقی پیش از این نیز با انتشار مطلبی در وبلاگ خود نظام جمهوری اسلامی را به دشنه کشیدن بر چهره دانشگاه متهم کرد و مدعی شد: ”روزهای سختی به دشنه سلطه و اقتدار بر درخت پربار دانشگاه حک می شود تا یادگاری شب تاری دیگر باشد. طرح انقلاب فرهنگی و سلطه بر دانشگاه که پیش از این آرزویی باطل و اوهامی ناممکن می نمود پازلوار، قطعه قطعه به دست اقتدارگرایان تکمیل میشود. این اقدامات بدینجا و این موارد ختم نخواهد شد و نشان از عزم جدی اقتدارگرایان برای سلطه بر دانشگاه و تبدیل آن به زائده ماشین قدرت سیاسی دارد. در زمانه ویرانه ای که وای جغدی هم نمی آید به گوش، جنبش دانشجویی باید طرحی نو دراندازد و بدون ناامیدی با اراده و تصمیم مستحکم فعالیت خود را ادامه دهد تا که زمان فرا رسد و تیره فلک را سقف بشکافد.“
* علی وفقی در 8 مهر 86 با انتشار یادداشتی تحت عنوان ”شرافت روحانیت“ حکومت دینی را به نادیده انگاری ”شرافت“ متهم کرده و مدعی شد: ”آنگاه که بنای حکومت بر ستون شریعت استوار شود، قدرت، وجاهت از دیانت، عاریت می گیرد و فضیلت شرافت نادیده انگاشته می شود. زیر سقفی چنین، مدعیان دیانت را رسومی است و اصولی در حدودی. هر که این حدود مراعات نکند، اصول و رسوم شکسته است و مجازاتش واجب گشته است.“
حال به نظر می رسد که با رویکردی که آقای موسوی به انتخابات دهم دارد و برای اینکه بتواند حمایت گروه های مختلف را بدست آورد دست به سوی هر کس و نا کس دراز می کند تردیدهای دوستداران انقلاب از شخص ایشان روز به روز جدی تر می شود.
|