نویسنده مطالب زیر: سیزده 57
17- کدام خط امام؟!
|
شنبه 88 اردیبهشت 5 ساعت 4:40 عصر |
خبر تایید شده دیدار مهندس میرحسین موسوی نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با دو تن از اعضای گروهک غیرقانونی نهضت آزادی ما را برآن داشت تا سطوری را در این رابطه بنگاریم.
نبرد سیاسی رقبای انتخاباتی بی شک همراه با اتخاذ مواضع و بیان شعارهایی از سوی کاندیداها صورت می گیرد. درهر جامعه و کشوری کاندیداها بر اساس آرمانها، ارزشها و بنیادهای فرهنگی و ارزشی خود در مسیر سیاسی قدم بر میدارند. مثلا در آمریکا شاهدیم که در چند دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری هیچگاه ندیده ایم که کاندیداهای مطرح به اصول و مبانی نظام سیاسی – ارزشی آمریکا خدشه وارد کنند. اختلافات کاندیداها در مورد مسائلی همچون بیمه های اجتماعی، میزان مالیات، سیاستهای اتخاذی در مقابل جامعه جهانی و.. می باشد و هیچ کاندیدایی به خود حق نمی دهد اصول و مبانی نظام لیبرال سرمایه داری را زیر پا بگذارد. هر چند همین آمریکا همیشه دیگر کشورها و سیاستمداران را تشویق به عدول از مبانی مورد پذیرش نظام خود می کنند. آمیخته شدن روح انقلابی گری با آموزه های حضرت روح الله در جامعه سیاسی ما عمل مهمی در ایستادگی 30 ساله نظام اسلامی در مقابل قدرتهای پوشالی شرق وغرب بود. هرگاه به هرمیزان از این آموزه ها فاصله گرفته و یا به آنها نزدیک شدیم، بی شک شاهد تغییر گفتمان و رفتار سیاسی دولت و دولتمردان در عرصه داخلی و خارجی بوده ایم. گرایش به اشرافی گری یا ساده زیستی، گرایش به دیپلماسی مقاومت یا دیپلماسی تسلیم و...
اگرچه در سالهای بعد از جنگ به واسطه تعبیر برخی آقایان مبنی بر عبور از دوران« شعار» و ورود به دوران « شعور» برخی سیاسون به بهانه سازندگی به سمت ایدئولوژی زدایی رفتند و آرمانهای حضرت روح الله قربانی سیاستهای تنش زدایی وگفتگوهای بی حاصل شد ، اما اعتقاد ما به مسائل فطری و اینکه فطرت به معنای بازگشت هرچیز به جای اصلی خود است، پس از گذشت سالها از رحلت امام و تلاشهای سازمان یافته برای حذف نام و راه حضرت روح الله در قالب تئوری سازی وسکوت مطلق اکثریت مدعیان پیرو خط اما در قبال این تغییر رویه، شاهد « نه» بزرگ ملت ایران به تفکرات سوپر مدرن برخی کاندیداها در انتخابات 3 تیر 84 و پیروزی کاندیدایی با تکیه بر گفتمان حضرت ورح الله بودیم. از فردای 3 تیر شاهد بازگشت نام و راه امام به ادبیا ت سیاسی سیاسیون می باشیم. اینک نیز در آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری باز هم نام و راه امام به اهم سخنان کاندیداهای محترم تبدیل شده است. روی سخن ما با جناب مهندس موسوی می باشد. دیدار اخیر ایشان که دوران نخست وزیری خود در دوران حیات امام راحل را مایه افتخار می داند با اعضای گروهک غیر قانونی نهضت آزادی که مطرود امام بوده اند مصداق کدام ویژگی خط امامی بودن است؟ آیا اگر به فرض از جناح مخالف فردی دست به این عمل شرم آور می زد اکنون فریاد وا امامای همفکرانتان گوش فلک را پر نکرده بود؟ همان خط امامی که با رحلت مرحوم توسلی در اذهان شما نمود پیدا کرد؟ آیا ممکن است معیار انحراف از خط امام را بفرمایید تا زین پس بین دیدارهای انتخاباتی با اعضای نهضت آزادی و تلاشهای مورد تایید از سوی رهبری دولت نهم به عنوان انحراف از خط امام دچار اشتباه نشویم؟ آیا خط امامی بودن تنها مصرف انتخاباتی دارد و تبدیل به چماقی برای کوبیدن بر سر مخالفان شماست یا اینکه خط امامی بودن فارغ از زمان و شرایط سیاسی می باشد؟ آیا دیدار شما با دو تن از اعضای نهضت آزادی مصداق پشت پا زدن به وصایای سیاسی حضرت رو ح الله نیست؟ آیا فراموش کرده اید که آن بزرگ قوم فرمود: من در میان شما باشم یا نباشم توصیه می کنم که نگذارید انقلاب به دست نامحرمان و نا اهلان بیفتد؟ آیا نهضت آزادی با آن کارنامه درخشان درخیانت به آرمانهای انقلاب و جاسوسی برخی اعضایش بر ضد نظام اسلامی مصداق نامحرمان نیستند؟ آیا انحراف از خط امام را تنها در گرانی و تورم می دانید؟ آیا فرضاً انحراف ازاهداف برنامه های توسعه را مصداق ضد امامی بودن می دانید؟
برخی واژه ها است که اگر به دادشان نرسی، مصادره به مطلوب می شوند و خط امام نیز از این واژگان است. در جریان شناسی خط امامی بودن برخی گروهها و افراد در چند سال اخیر به درستی به نوعی برداشت هرمنوتیکی از خط امامی بودن می رسیم. گویا صحیفه و وصیت نامه امام متن صامتی است که نیاز به تفسیر به رای آقایان دارد. هرکس متاسفانه از ظن خود یار امام شده است و مصداق خط امامی می شود اما آنچه مشخص است خط امامی های واقعی کسانی هستند که شاید عکسی با امام راحل نداشته باشند، در بیت یا دفتر ایشان حضور نداشته بودند، هیچ نسبت فامیلی با امام راحل نداشته باشند و حتی زمان ایشا ن را نیزدرک نکرده باشند اما در زمانی که حضرت روح الله زعامت و ولایت امر مسلمین را به دست فقیه عادل و فرزانه ای همچون امام خامنه ای داده است با پیروی از فرموده گرانبهای آن بزرگوار مبنی بر: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد، نشان می دهند که از ادعا تا عمل بسیار فاصله است. در زمان هایی که حضرت روح الله رحل سفر بربسته اند هنوز کسانی هستند بدون ادعا و تفاسیر هرمنوتیکی در میان فشار شدید و مخالفت و مصلحت سنجی های یاران سابق امام راحل، علم گفتمان خمینی را در ایران و جهان برپا داشته اند. آقای موسوی، بدانید و آگاه باشید که خدا بر آنچه که در دلهای ما می گذرد آگاه است و حضرت روح الله و شهدا به عنوان حامیان انقلاب برگردن همه مسئولان و مردم ایران عزیز حق دارند.
|
|
|
نظرات شما ( ) |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|