آیا سقیفه تکرار می شود؟!
رحلت نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) در روز 28 صفر سال 11 هجری سرآغاز تحولات جدیدی در تاریخ اسلام است.از مهمترین وقایع همزمان با رحلت پیامبر ماجرای سقیفه است و مهمتر از سقیفه، ظهور جریان قدرتمند سیاسی است که تلاش می کند پس از رحلت پیامبر، اسلام را به قبل از اسلام برگرداند، قصد ما در این مجال کوتاه بررسی سیر تاریخی ماجرای سقیفه نیست چرا که جریان فکری سقیفه قبل از رحلت پیامبر اتفاق می افتد و پیمان بازیگردانان اصلی سقیفه با سعد ابن ابی وقاص، عبدالرحمن بن عوف، طلحه و زبیر پیمانی دیرینه است . مراد آن است که در نوشتاری کوتاه ظهور یک جریان خطرناک را که از دل اسلام و در میان نزدیکان رسول ا... بیرون می آید را متذکر شویم و به لحاظ آنکه تاریخ همواره تکرار می شود مواظب باشیم که مبادا این اتفاق دوباره رخ دهد. همچنین وجود برخی شباهت های ظاهری میان ماجرای سقیفه و سال های پس از رحلت امام روح ا... نیز قابل تامل خواهد بود.
1- محمد (ص) هوشیارتر از آن است که طعم شیرین پیروزی ها نگاه ژرف اندیش او را از دیدن واقعیت های پنهانی باز دارد. او بیش از هر کسی امت خویش را می شناسد، کینه توزی های قبایلی، تفاخرات قومی و نژادی، جهل عمومی توده های قبایل، اشرافیت، خصومت ها و پلیدی های جاهلیت را در زیر پوشش اتحاد ایمان به روشنی می بیند . او می داند که به لحاظ نفوذ قدرت رهبری و معنوی اوست که همه ی سران قبایل و بزرگان و اشراف قریش به زیر چتر اسلام آمده اند اما پرورش روح ها و رسوخ ایمان تازه در اعماق و مغز دل یک ملت و بارور شدن وجدان دینی در نفوسی که تا جاهلیت چند سال بیشتر فاصله ندارد به زمانی طولانی نیازمند است و باید نسل هایی بر آن بگذرد. پیغمبر خطر را احساس کرده است، هر چند مرگ برایش شیرین است اما آینده ی این امت جوان و نوپایی که اکنون جامه ی برادری و اتحاد بر تن دارد در نظرش سیاه می نماید. پدر به زودی باید جهان را ترک گوید اما سرنوشت این کودک (امت اسلام) معلوم نیست به کجا می انجامد. دو امپراطوری بزرگ از دو سو برای کشتن این کودک که به زودی سرپرستش را از دست خواهد داد دندان تیز کرده اند. در شبه جزیره، ابوسفیان ها و معاویه ها و منافقان گوش خوابانده اند و مسیلمه و اسود عنسی در یمامه و یمن سر برداشته اند اما محمد (ص) از دشمن نمی هراسد هر چند قوی باشد ، آنچه محمد (ص) را پریشان می سازد خطر نفاق داخلی است همانگونه که خود او می فرماید ”یهود بر هفتاد و یک و نصارا بر هفتاد و دو و امت من بر هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند“. بدون تردید محمد(ص) به عنوان رهبر نهضت در روزهای پایانی عمر عمیقاً نگران سرنوشت امتش است و به خطراتی که پس از وی آن ها را تهدید خواهد کرد می اندیشد.
2-در طول 23 سال نهضت پیامبر، علی (ع) همواره درخشیده است. همواره به استقبال خطرها و شهادت رفته، در جبهه ها حضور داشته و حتی برای یکبار هم نلغزیده است. آنچه علی(ع) را از سایرین متمایز می نماید روح چند بعدی اوست، روحی که در تمام ابعاد بی نظیر است؛ در اندیشیدن، سیاست و کیاست، جنگ و صلح، عشق و مهربانی، مرد محراب و مردم، مرد جامعه و تنهایی، مرد دین و دنیا و... پیداست در جامعه ای که تنها چند سال با دورا ن طاغوت فاصله دارد مردی به مانند علی تا چه حد تنها است!
قوی ترین جناح سیاسی مقابل علی(ع)، جناح سقیفه و سعد بن ابی وقاص و طلحه و زبیر و عبدالرحمن بن عوف و ... است. این جناح در کنار هم بوده اند وخواهند ماند. اینها دین خود را نیز با هم انتخاب کرده اند چرا که همگی به دعوت یک نفر مسلمان شده اند و در 36 سال بعد در شورایی کنار هم می مانند شورایی که می خواست از علی(ع) باج بستاند، شورایی که عبدالرحمن عوف در آن رئیس بود و حق وتو داشت. اینان از سال اول بعثت تا نیم قرن بعد و جنگ جمل و تا بوده اند در کنار هم مانده اند و در همه ی صحنه های سیاسی و پر آشوب این نیم قرن نقشی اساسی داشته اند. این جناح نیرومند سیاسی در مقابل علی(ع) قرار دارند و همه ی خلفا از همین گروهند و نخستین جنگ علیه علی(ع) را دو تن از اعضای همین باند شروع کرده اند یعنی طلحةالخیر و سیف الاسلام؛ زبیر. مهمترین هدف سقیفه و جریانهایی که پس از آن اتفاق می افتد بازگردان اسلام به روحیات دوران طاغوت و اشرافیت است، تبعیض و فساد و در نهایت فقر توده های مردم و انباشت ثروت در دست عده ای که تنها برتری شان از مردم سابقه ی طولانی در اسلامشان بود.افرادی که همراه و یار پیغمبر بودند و در جنگ ها رشادت ها از خود نشان دادند اما خلق و خوی نبوی نداشتند. ایمان در زبانشان بود در حالی که هنوز کفر و کینه و شرک در دلهاشان لانه داشت. ماجرای سقیفه، ماجرای خلافت نیست، ماجرای سقیفه ماجرای بازگشت به خویشتن کسانی است که تا زمان پیغمبر فرصت و یا موقعیت ابراز وجود نداشتند و پس از رحلت پیامبر این فرصت را یافتند تا خود را نشان دهند. ماجرای سقیفه ماجرای افرادی است که در جهاد اصغر پیروز شده بودند اما در جهاد اکبر هنوز اسیر نفس و دنیاطلبی و قدرت طلبی بودند. ماجرای سقیفه در یک کلام ماجرای شکست عده ای از یاران نزدیک رسول ا... در جهاد اکبر است.
اما نتیجه:الف) گر چه شباهت های ظاهری میان ماجرای سقیفه و رخدادهای پس از انقلاب زیاد نیست اما خوب که نگاه می کنی ماجراهایی پس از انقلاب نشان می دهد که از نظر اهداف و باطن قضیه شباهت های زیادی با سقیفه و به خصوص افراد حاضر در سقیفه دارد. ای برادر! سقیفه هر روز تکرار می شود حتماً که نباید سقیفه به تغییر خلافت بینجامد. مهم تفکر سقیفه ای است که در طول تاریخ بارها تکرار شده است. شخصیت هایی که در سقیفه بودند باز هم زنده اند و علی(ع) هنوز هم تنهاست .
ب) چه فرق است میان شورای سقیفه برای تعیین خلیفه با اجماع ها و شوراهای امروزی آن هنگام که هدف هر دو سهم خواهی از حکومت مسلمین، تقسیم خلافت، قدرت طلبی و افزون خواهیست.
ج) پیغمبر سال ها تلاش کرد که اشرافیت و تجمل گرایی و خود برتربینی و تبعیض و فساد و جامعه ی طبقاتی را از بین ببرد و عدالت را بنیان نهد، اما همین که رحلت فرمودند پس از چندی کاخ ها احیا شد و بیت المال به تاراج رفت و مفسدین بر سر کار آمدند و باز هم داد فقرا به جایی نرسید (استدلال معاویه هم در احیا کاخ ها این بود که این کاخ ها در مقابل خارجی ها مایه ی آبروی مسلمین است همانگونه که امروز استدلال می کنند) و کاری از دست علی(ع) بر نمی آمد و آنجا هم حفظ نظام از اوجب واجبات بود و هست وگرنه که بود که تاب مقابله با ضربات ذوالفقار حیدر کرار و فرزندش را داشته باشد؟! علی(ع) ماند و سلمان رفت علی(ع) ماند و یاران راستین رسول ا...(ص)چون ابوذر و عمار و بلال رفتند و باز هم علی(ع) مانده است و تبار قاسطین و مارقین و ناکثین.
د) پس از نوشیدن جام زهر تحمیلی در ماه های پایانی عمر حضرت روح ا...، امام دیدار عمومی و سخنرانی نداشتند و در منزل بودند، از قول سید احمد فرزند امام نقل شده است که در این مدت امام دائماً در منزل بودند و بیشتر اوقات که به سراغشان می رفتم در حال گریه و زاری و اشک ریختن و خلوت بودند.به راستی امام در روزهای پایانی به چه می اندیشید؟ این اشک ها برای چه بود؟ آیا امام نیز به مانند جدش از آینده نهضت بیمناک بود؟ آیا او نیز به یاران خود به جز علی امیدی نداشت؟ آیا او نیز نگران نفاق و تفرقه داخلی بود یا از دشمن خارجی می ترسید؟ آیا امام نیز از کینه توزی ها و قدرت طلبی ها و بازگشت نهضت به روحیات قبل از آن یعنی زمان طاغوت و احیا جامعه اشرافی بیم نداشت؟ آیا، آیا و ... آیا نهضت امام نیز مانند نهضت جدش از زبیرهای سیف الاسلام و طلحةالخیرها و ام المومنین هایی نظیر عایشه ضربه خواهد خورد؟!
|