نویسنده مطالب زیر: سیزده 57
19- جلال آل احمد 2/2
|
چهارشنبه 88 اردیبهشت 16 ساعت 2:3 عصر |
دهة چهل، اوج بلوغ فکری آلاحمد است. در این دهه است که او متوجه تضاد اصلی بنیادهای سنتی و اجتماعی ایرانیها میشود و حس میکند که این مدرنیسم به ظاهر مترقی، دامی است که سر راه این ملت گذاشته شده و روشنفکران و حکومت دو عامل اصلی این دامگذاری هستند. نتایج این نگره است که او را به سمت نوشتن کتابهایی مانند «غربزدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکران» می کشاند. اما نکتة مهم در کارنامة جلال این است که او هیچگاه این رویداد را یک رویداد جبری و غیرقابل تغییر شمارد و عمل را چارة کار میداند. این است که در نوشتههای اجتماعی و داستانهایش به سراغ رمانتیکنگاری معمول و سرخوردة روشنفکران آن عصر نمیرود. سر آنجام در تاریخ 18 شهریور 1348 به طور خیلی ناگهانی در اسالم گیلان مرگ به سراغش میآید و پیکرش را در مسجد فیروزآباد شهر ری به آغوش خاک باز میگردانند، در حالی که تعدادی از بازماندگانش هنوز بر این باورند که او را کشته اند. در سوگ جلال شاعران بسیار سرودهاند و نویسندگان بسیار حرف زدهاند اما این بیت از مهدی اخوان ثالث فشردهای از سیرة زندگی او نیز هست:
پیشگامان خطر گاه خطا نیز کنند گرچه دانیم که معصوم نیا بود جلال
|
|
|
نظرات شما ( ) |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|