منتقدی محترم در بخش نظرات متن « هوشیار باشیم ... » انتقادی نگاشته اند. 

منتقد محترم !
 کاملا صحیح است که « مسلما این همه قانون و ماده برای برخورد با مجرمین وضع نشده که ما بخواهیم هر عملی که فکر میکنیم صحیح است را در مورد این گونه افراد به کار ببریم .اگر شخصی از قانون تخطی کرده و مرتکب خلافی شده باشد اگر دولت و قانون مقاماتی وجود داشته باشد مسولان موظفند متناسب با موازین قانونی با وی برخورد کنند ومسلما هر شخصی هم این حق را خواهد داشت که خواستار برخورد قانونی مطابق انچه میبایست باشد حتی اگر شخص محکوم به اعدام باشد که اگر غیر از این باشد نتیجه ای جز هرج و مرج نخواهد داشت.»

منتقد محترم !
 کاملا صحیح است که « مسلما این همه قانون و ماده برای برخورد با مجرمین وضع نشده که ما بخواهیم هر عملی که فکر میکنیم صحیح است را در مورد این گونه افراد به کار ببریم .اگر شخصی از قانون تخطی کرده و مرتکب خلافی شده باشد اگر دولت و قانون مقاماتی وجود داشته باشد مسولان موظفند متناسب با موازین قانونی با وی برخورد کنند ومسلما هر شخصی هم این حق را خواهد داشت که خواستار برخورد قانونی مطابق انچه میبایست باشد حتی اگر شخص محکوم به اعدام باشد که اگر غیر از این باشد نتیجه ای جز هرج و مرج نخواهد داشت.» .این نظرمان را در همان شماره 22+2 روایت 57 در مطلب « جنبش ... » بیان کرده ایم آن را دوباره مطالعه کنید.

و اگر دوباره متن « هوشیار باشیم » را بخوانید آن را اینگونه خلاصه خواهید کرد « کسانی که هیچ قانونی را رعایت نمیکنند و صراحتا و اشکارا و مکرر آن را نقض میکنند حقی برای اعتراض و مدعی شدن بر همان قانون را ندارند. مگر پشیمان شوند ... . چرا که قانون برای همه یکسان است. نه اینکه مرگ خوب است اما برای همسایه !» . بعید میدانم کسی و حتی شما با این موضوع عقلی و منطقی مخالفتی داشته باشد.  
 « تظاهرات بدون مجوز و اشوبگری ها ودیگر کارهای به گفته ی شما خلاف قانون به چه علت میتواند رخ دهد؟؟! » با توجه به جمعیت شناسی تظاهرات کنندگان و آشوبگران و زمان آن دلایل گوناگونی دارد. « بیکاری مردم؟» آری. عده ای کارشان بیکاری است. بخشی از اغتشاشگران مرفهین بیدردند که نمیدانند پولهای حرام خود را چگونه خرج کنند. «خواستار کتک خوردن و یا شاید خودکشی؟!» برخی هم برای کتک خورد و زدن و کشته سازی اجیر شده اند. « یا صرفا تحریک احساسات و جو گیر بودن؟» بسیاری هم جوگیرند و بازیچه دست اربابانی که حتی یکبار هم انها را از نزدیک ندیده اند و البته بعضا هزینه سنگینی را به واسطه این جو گیری خواهند پرداخت.

در این میان دو دسته دیگر هم در میان حامیان اولیه موسوی دیده میشوند. دسته اول معاندین و  مخالفین و دشمنان نظام و انقلاب و اسلام هستند و دسته دیگر وفاداران به نظام و اسلام و انقلاب که به دلیل اعتراض به بسیاری از نارسایی های موجود که بسیاری از آنها هم حق است به موسوی رای دادند. اما باید توجه داشت که دسته دوم با حوادث پس از انتخابات و خصوصا مطرح شدن شعارهای شرم آور در روزهای قدس و13 آبان و 16 آذر و اعمال ننگین جنبش به اصطلاح  سبز در ظهر عاشورای حسینی ( دیروز) و سکوت ننگینتر موسوی و عدم اعلام برائت جدی وی از عاملان فرومایه آن اقدامات پست ، راه خود را از موسوی و حامیان رنگین ننگینش جدا کرده اند گرچه در ضمن اعتقاد به اسلام و نظام و انقلاب هنوز بر انتقادات و اعتراضاتشان نسبت به احمدی نژاد و دولت کنونی مصر  هستند و به دنبال پاسخ. و باید به نحوی مقتضی  و مناسب به این دسته پاسخ داده شود.آن قسمتی که حق میگویند را پذیرفت و آن قسمت را که اشتباه میگویند استدلا و منطقا پاسخ داد. اما حساب دسته اول را قانون مشخص کرده است و  واضح است که اکنون دیگر تقریبا فقط دسته اولند که در صحنه اعتراضات و آشوبها حضور دارند. 

« اصول و اعتقادات و ارزش ها به جا و درست» درست ! « و این که عده ای میخواهد این ها نباشند هم صحیح » احسنت! « اما این دلیل نپذیرفتن و ندیدن یک سری واقعیات و رد انتقادات نیست » باز هم احسنت ! « باید پذیرفت که بسیاری از این مشکلات به دست خود اشخاص به اصطلاح سرباز اما نا اگاه شکل میگیرد » بازهم دوباره احسنت و بسیاری از  مشکلات هم توسط مسئولین ،‏ به واسطه عدول از آرمانهای اتقلاب شکل میگیرد. « گر جه اندیشه ی افراطی و محدود شما». خدا کند که چنین نباشیم و اگر چنینیم شما به وظیفه شرعی امر به معرو ف و نهی از منکرتان در قبال ما عمل کنید. اما اگر پافشاری بر اصول مسلم عقلی و انقلابی افراطیگری و محدود بودن است ما با صدای رسا به افراطی و محدود بودنمان افتخار میکنیم . «اجازه ی دیدن برخی واقعیات را به شما نمیدهد! » هیچ کس نمیتواند مدعی دیدن همه واقعیتها باشد . ما و شما که دیگر هیچ ... . اگر شما بخشی از آن واقعیتها را به ما نشان دهید ممنون میشویم.

پاسخی به یک منتقد
هوشیار باشیم ! نقض قانون با شعار دفاع از قانون .
[عناوین آرشیوشده]