سلام .... دانشجویان دانشگاه های شیراز هستیم
از اونایی که کشته مرده ی گفتمان انقلاب و حضرت روح الله هستند .
سربازان ولایتی هستیم که به زعممون هنوز جمهوری اسلامی اون چیزی که انقلاب اسلامی می خواست نشده ،پس هرجا انحرافی ببینیم فریاد می زنیم ، به عبارت بهتر نقد حاکمان بدون نفی حاکمیت ......
_____________________ _____________________
مدیر مسئول و صاحب امتیاز: محمد حسین رئیسی _____________________ زیر نطر شورای سردبیری و هیئت تحریریه:علی جعفری، مصطفی نمازیان، محمد زارع ،مجتبی ایزدیان _____________________ همکاران: سجاد آزمند، امین رشیدی، غلامعلی سعادت، محمد دژکام _____________________ مدیر وبلاگ: سید حسین مطلبی پور _____________________ پیام کوتاه: 09176343500 ____________________ ایمیل:mag_1357@yahoo.com
رجایی شهید شد و تنها فردی که پس از او در طول 3 دهه ریاست جمهوری و رهبری به سفرهای استانی وفادار ماند مقام معظم رهبری بود. در دوران ریاست جمهوری حضرت آقا اگر چه با سفرهای استانی زیادی همراه بود اما به دلیل پر رنگ تر بودن نقش اجرایی نخست وزیر و شرایط جنگی کشور، سفرهای استانی جایگاه واقعی خویش را نیافت.ایشان در دوران رهبری نیز به سفرهای استانی توجه ویژه داشتند. پس از جنگ جریان جدیدی از سفر در مدیریت کلان کشور آغاز شد.این سفرها که با محوریت روسای جمهور سازندگی و اصلاحات صورت می گرفت شاید در سالهای آغازین خود از اهمیت اجرایی نسبی برخوردار بود ولی در هر دولت به خصوص دولت اصلاحات هر چقدرکه به انتهای کار می رسیدیم وجه اجرایی به نفع وجه تبلیغاتی کم رنگ ترشد. وجوه تصمیم گیرانه و اجرایی سفرهای استانی در دوران اصلاحات به قدری تنزل یافت که در عموم موارد، سفرهای استانی رهبری به نسبت سفرهای استانی رئیس جمهور اصلاحات ازفایده ی اجرایی و مزایای عملیاتی بیشتر و محسوس تری برخوردار بود. علت اصلی روند منفی مذکور را باید در ناسازگاری ذهنیت مدیریت مسئولین اجرایی وقت با ارتباطات چهره به چهره مردمی و رابطه صمیمانه با مردم جستجوکرد. عموم دولتمردان سازندگی و اصلاحات نه آگاه و نه معتقد به مبانی حکمرانی اسلامی و مردم باوری علوی در باب ارتباطات مستقیم دولت و مردم بودند. بسیاری از آنها نه روحیه مردمی داشتند و نه شکل رابطه با مردم را بلد بودند (به عنوان مثال رئیس جمهور اصلاحات در آخرین دیدار دانشگاهی خود در «16آذر83»آنچنان از مدیریت یک جلسه دانشجویی ناتوان شد که جمعیت معترض را تهدید به برخورد فیزیکی و انتظامی کرد و یا اعتراض طلبه ها در 15خرداد و پاسخ جناب آقای هاشمی و یاسوال آن دانشجوی بسیجی از ایشان و برخورد غیرمنطقی آقای هاشمی . این وضعیت روحی و رفتاری آشفته و ارتباطات کلامی و فیزیکی پر از اختلال دو بزرگوار را مقایسه کنید با رفتارهای مدبرانه و مملو از صبر آقای احمدی نژاد در دیدار دانشجویی آذر85 دردانشگاه امیرکبیر که حتی آتش زدن عکس رئیس جمهور در حضور خودش نتوانست خدشه ای در آرامش روان و صبر و تسلط بیان او ایجاد کند.)
در دوران اصلاحات حضرت آقا سنت حسنه ای را که در دوران ریاست جمهوری شان آغاز نمودند ادامه دادند در آن سالها سفرهای استانی ایشان به مثابه سفرهای انقلابی در دفاع از ارزشها و مبانی انقلاب و امام و شهدا بود.
تا آنکه در 3 تیر84 دولتی بر سرکار آمد که آرزوی دیرینه رهبری را برآورده کرد. ایشان در سفر به استان یزد در تجلیل از سفرهای استانی دولت نهم فرمودند: «خوشبختانه سرکشی دولت و رئیس جمهور و وزرای محترم به مناطق مختلف کشور آن آرزوی دیرینه ی ما را به نحو احسن برآورده کرده است»سفرهای استانی تحقق یکی از وصایای فراموش شده امام یعنی رسیدگی به طبقه محروم و مناطق محروم است طبقه ای که شناسنامه انقلاب 57 بنام آنهاست اما به دست مخالفان تئوری عدالت به حاشیه رانده شدند و بحمدالله امروزبار دیگر به چرخه تصمیم گیری کشور بازگشتند.