سلام .... دانشجویان دانشگاه های شیراز هستیم
از اونایی که کشته مرده ی گفتمان انقلاب و حضرت روح الله هستند .
سربازان ولایتی هستیم که به زعممون هنوز جمهوری اسلامی اون چیزی که انقلاب اسلامی می خواست نشده ،پس هرجا انحرافی ببینیم فریاد می زنیم ، به عبارت بهتر نقد حاکمان بدون نفی حاکمیت ......
_____________________ _____________________
مدیر مسئول و صاحب امتیاز: محمد حسین رئیسی _____________________ زیر نطر شورای سردبیری و هیئت تحریریه:علی جعفری، مصطفی نمازیان، محمد زارع ،مجتبی ایزدیان _____________________ همکاران: سجاد آزمند، امین رشیدی، غلامعلی سعادت، محمد دژکام _____________________ مدیر وبلاگ: سید حسین مطلبی پور _____________________ پیام کوتاه: 09176343500 ____________________ ایمیل:mag_1357@yahoo.com
صحبت های حضرت روح ا... را تکرار کنیم: (جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا نمی شناسدو ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه بیندازیم).
3- فریده دیبا، مادر فرح پهلوی در خاطراتش می نویسد: ” در روزهای پس از فرار شاه دنیا با ما طوری رفتار می کرد که گویی بدترین جنایتکاران روی زمین هستیم. وقتی فشار زیاد شد، محمدرضا تصمیم گرفت آخرین تیر ترکش خود را شلیک کند. او به هنری کسینجر، وزیر خارجه ی اسبق آمریکا و از دوستان نزدیک شاه زنگ زد و با لحن ملامت آمیزی گفت: این چه مملکت آزادی است که شما دارید؟ این چه کشوری است که برای یک دوست خود جا ندارد؟ من امیدوارم که یکبار دیگر موقعیت خودم را به دست بیاورم تا به جبران سال ها دوستی با شما به دشمنی با شما آمریکاییا برخیزم. او (شاه) سپس افزود: سرنوشت من بی گمان درس عبرتی برای سایر رهبران خاورمیانه و کشورهای جهان سوم خواهد شد که دنبال آمریکا نروند ...“، آقای محمدرضا خان! متأسفم که ابلهانی چون حسنی نامبارک و امیر عبدا... خائن از این افاضات شما درس عبرت نگرفتند!
4- از بی بخاری سازمان های بین المللی که بگذریم می رسیم به شاه سلطان حسین های درون کشور؛ همان ها که در جلسات پنهایی خویش از پیروزی حماس ابراز نگرانی می کردند و حتی این فاجعه را تا حد مباحث انتخاباتی تنزل داده و از اسرائیل گله می کردند که چرا چندماه قبل از انتخابات این حمله را صورت داده اند و سبب شده اند فضای کشور به شدت انقلابی شود، یعنی همان چیزی که احمدی نژاد گفتمان آن را فریاد می زند. چه بگویم؟! حرفی برای گفتن می ماند؟! می خواستم در همین بند اشاره ای هم به بیانیه ی دفتر تحکیم و مدعیان حقوق بشری چون : سروش، شیرین عبادی، و ... کنم اما آنقدر موضوع لوث است که ترجیح می دهم سکوت کنم!
5- و اما شما حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید محمد خاتمی (البته لفظ دکتر در صورتی صحیح خواهد بود که مباحث اخیر مطرح شده در خصوص مدرک لیسانس فلسفه ی ایشان از دانشگاه اصفهان را در نظر نیاوریم. آخر چه کار داریم بگوییم که ایشان فارغ التحصیل سال 1348 یعنی 9 سال قبل از پیروزی انقلاب است ولی بالای مدرک ایشان آرم جمهوری اسلامی ایران است! و چه کار داریم بگوییم که اگر مدرکشان بعد از پیروزی انقلاب مطابقت داده شده است چرا تاریخ صدور آن 29 اسفند ماه است! و چراهایی دیگر که اکنون مجال باز کردن آن نیست) رئیس محترم بنیاد باران که اخیراً به فکر افتاده اید اصلاحات را تعریف کنید تا هر کس هر برداشتی دلش خواست از آن نداشته باشد، لطفی کنید و به اطرافیانتان بسپارید تا گفتگوی تمدن ها - که شما ریاست آن را هم بر عهده دارید- را هم تعریف دقیقی کنند. آخر زعم ما در هنگامه ای که فاجعه ای به این عظمت رخ می دهد و تمام جهان می خروشد این است که شما در حالت طبیعی از بس نامه می فرستید و گفتگو می کنید و خواهان صلح می شوید وقت سر خواراندن هم نباید داشته باشید! شاید هم اشتباه فکر کرده ایم ولی آخر اقدامات خود شما سبب گردیده که پیش زمینه ی فکری ما اینچنین شکل بگیرد. اقداماتی نظیر اجلاس اخیر شما که با میلیاردها تومان – که معلوم نیست از کجا آمده بود- برگزار شد و کوفی عنان و نخست وزیران سابق برخی کشورهای اروپایی نظیر اسپانیا و ایتالیا و ... را آن جا گرد هم آوردید و از گفتگوی تمدن ها صحبت کردید. شاید چون جنگ خشونت آور است، گفتگو فقط در زمان صلح خوب است و به همین دلیل هم شما در این 22 روز هیچ اقدامی انجام ندادید!
6- و در آخر بایستی گفت حداقل نتیجه ی جنگ این بود که مردم سرتاسر جهان به عدم کارآمد بودن نظام سلطه ی حاکم بر جهان پی بردند و این آمادگی جهانی – قدمی هر چند کوچک- برای مهیا شدن شرایط ظهور حضرت صاحب – روحی فداه- خواهد بود تا ان شاءا... آن حضرت یکبار و این بار برای همیشه نشان دهند که خون بر شمشیر پیروز است همان طور که در غزه نیز به عینه دیدیم... .