مهمتر هم باشد، او هم مخاطب امر به معروف و نهی از منکرقرارمی گیرد.  (مقام معظم رهبری،79/4/19،دیدار با مسئولان نظام)

مگر این ملت اجازه خواهد داد که مسئولی در این کشور  ”از رهبری گرفته تا همه مسئولان“ از مواضع اسلامی و منافع اساسی سرنوشت ساز یک قوم عقب بنشیند؟

(مقام معظم رهبری،82/2/11، دیدار با کارگران و معلمان)

1- در جمهوری اسلامی و در مقابل دیدگان توکوهی از فساد بالا رفته. انقلابی نماها هر یک به صورتی و سیرتی رخ می نمایانند. حق و باطل در هم می آمیزد. چهره ها همه ظاهرالصلاح انگاری هم اینک از بهشت به سوی زمین عزیمت کرده اند و آنچنان خطابه می خوانند گویی اشبه الناس خُلقاً به امام اند. و ما ادراک منافق؟

«هنگامی که آنها را می بینی، شکل و قیافه ی آنها تو را به شگفت می آورد و اگر سخن بگویند( براثرقیافه حق به جانبی که به خودمی گیرند) تو را به سخنان خود جلب  می نمایند و به گفتار آنها گوش می دهی، گویی آنها چوب هایی هستند که به دیوارتکیه داده شده، هرصدایی را برضد خود می پندارند. دشمنان واقعی آنها هستند. از آنها بپرهیز، مرگ بر آنها! چگونه از حقیقت روی گردانند.» (سوره ی منافقون) هدف آیه، بیان علایم منافقان است که بوسیله این علایم می توان منافق را از مومن تشخیص داد.این علائم بر سر منافقان عصرما نیز سایه افکن است و آنها به بدنه نظام رخنه کرده اند. امام طعم تلخ فرصت دادن به آنها را چشیده و جام زهر را نوشیده است، امام از میان ما رفت و آنها هنوز هم هستند.

بنی صدر هنوز نمرده، زنده است او باز هم می خواهد رئیس جمهور انقلاب اسلامی شود.

2- چرا امروز انتقاد به مدیران ارشد نظام و منصوبین از جانب رهبری به منزله ضدیت با ولایت فقیه است؟ آیا از سخنان امام روح الله و امام خامنه ای می توان این نتیجه را گرفت؟

مگر حضرت آقا در جواب دانشجویی که به مسول صدا و سیما انتقاد داشت نفرمودند که درست است که ما ایشان را منصوب کرده ایم اما ما سازمان را اداره نمی کنیم و خود ما هم انتقاداتی داریم؟ مگر نفرمودند هیچ کس به عذر انتساب به بنده از حساب کشی معاف نمی باشد؟                                                                                3- امروز شبکه های عریض و طویل از فساد اقتصادی و زمین خواری و افراد فربه شده، میراث عمل میراث خواران انقلاب است. در مقابل تو لشکرحضرات تشخیص مصلحت است که آنی و کمتر از آنی چون ترازوی بقالی مصلحت نظام را می سنجند و حکم بر نفاق دانشجوی عدالتخواه می دهند.

تا می گویی بیت المال را مال البیت نکنید جواب  می شنوی مصداق سازی نکنید. تا می گویی، جهانشاهی خلافش چیست؟ جواب می شنوی حکم دادگاه جمهوری اسلامی است. گویی دادگاه جمهوری اسلامی بی غرض و بی مرض در هیبت یک انسان معصوم ظاهرشده و فعلش فعل معصوم است. تا می گویی چرا اراضی و مرتع ملی و چراگاه روستائیان و زمین های کشاورزی را درو می کنید و به نام احیای زمین موات تبدیل به باغ شهرمی کنید می گویند ضدولایت فقیه هستی، اگرتابع رهبری هستی ساکت باش.

تا می گویی فلان مدیرکل، منابع طبیعی را ملک خود پنداشته و بر سر آن معامله می کند، می گویند بالاخره هرچه باشد مدیرکل دولت احمدی نژاد است.

قوه قضائیه مسامحه می کند. دانشجو را به جای مفسد   می گیرد؛ می گویند رئیس قوه قضائیه منصوب رهبری است.

نتیجه:

الف- قدر مسلم آن است که هیچکدام از رجال سیاسی و مسئولین نظام و نمایندگان و منصوبین از جانب رهبری از حیث زهد و تقوا و بی میلی به امور مادی وگرفتاری دربند دنیا و ما فیها و دوری از خطا، بالاتر از امام و رهبری نبوده و نیستند و هنگامی که آنان اینگونه می گویند تکلیف سایرین مشخص است.

ب- همیشه حفظ انقلاب بسیار سخت تر از خود انقلاب بوده و پس از چندی انقلابیون با دوری از آرمانهای انقلاب خود اولین خطر برای بقاء انقلاب می شوند و زوال انقلاب اول بار به دست آنان کلید می خورد، مگر آنکه مردم انقلابی بمانند و همواره با حساب کشی از مسئولین مانع انحراف آنان شوند.

ج- منافقان همیشه هستند، لیبرال مسلکان امروز هم   زنده اند و منافقان در چهره های دیگر ظاهر شده اند و نباید از این خط خطرناک غافل بود.

د- هر مسئولی در هر جایگاهی که باشد اگر مدعی پیروی از رهبری و یا خط امام است باید هرکجا اشتباه کرد بپذیرد نه آنکه توجیه کند یا با لفاظی مردم را فریب دهد.

پاسخی به یک منتقد
هوشیار باشیم ! نقض قانون با شعار دفاع از قانون .
[عناوین آرشیوشده]