شور بدون شعور
در فضاهای معلق مفاهیم و دنیای اتفاقات جاری در سطح جامعه یافتن نگرش صحیح نسبت به جریانات مختلف به طور کلی نیازمند شناخت کافی نسبت به مبانی و ریشه های جریانات می باشد. با کمی تامل می توان دید که در جو سیاسی حاضر ، جریانات و جبهه های مختلفی که وجود دارد به نوعی فضای فکری و جهت گیری را منفک کرده و هرگز اراده ی متناسب با دیدگاه و رویکرد خود را به خورد مستنشقین خاص خود می دهد. در این وادی حیرانی که قالب ها و شکل ها در فضای احساس محوری و خروج از چهار چوب منطقی و عقلی ، جای محتوای فکری و ماهیت علمی جریانات را گرفته است و متاسفانه این رویه نادرست در میان قشر دانشجو که نوک پیکان جریانات می باشد نیز رسوخ یافته است. برای یافتن شناخت صحیح گروه ها و جریانات مختلف سیاسی که نبض کنونی کشور را متاثر می کنند نیاز به زاویه دید درست و بی تعارف و بی شائبه دارد. نقد یا حمایت از نحله های سیاسی مختلف بدون رویکرد عقلی و ارائه دلایل جامعه شناختی ، مبنا شناختی و ریشه یابی آن ها عملا همان سیاست زدگی دانشگاه ها می باشد که مقام معظم رهبری بارها فضای دانشجویی را از آنها بر حذر داشته است. حرف از دموکراسی زدن یا ایجاد جریان فکری در رساندن این مفهوم که باید تمام مبانی دینیمان را برای رسیدن به کمال اجتماعی در قالب این تعریف (یا تحریف) کنیم در لفافه های بسیار غلط اندازی مطرح می شود. از طرف دیگر عده ای تفکرات سخیف خود را در قالب محورهای اصولی و دین محور مخفی می کنند. عده ای دست به دامن تاریخ خود ساخته خویش می شوند و جریانات مثبت را به نفع خود تفسیر می کنند. به هر رو رفتن به سمت تحلیل نقدگونه اشخاص و جریانات، معادل شروع کار از انتها و یا در بهترین حالت از میانه کار می باشد که ثمری جز ابتر ماندن ندارد. در فضای حاضر، جریانات سیاسی را می توان به دو شاخه اصلی ریشه دار و بی ریشه تقسیم بندی نمود. غالب جریانات تاثیر گذار و محوری دسته اول می باشند و شناخت آنها به صورت ریشه ای همیشه نقل محافل بررسی و تحلیل قضایای سیاسی بوده و سوء استفاده های فراوانی از تاریخی که خیلی ها به صورت دقیق مطالعه نمی کنند دراین باره صورت گرفته است. چه آنها که دیروزشان را که در تندروی های حزبی و خارج از منطق به اسم دین داری گذشته را فراموش کرده و به نوعی کتمان می کنند و امروز وافریادا از دین سر می دهند و هزار نظریه برای اداره جامعه بدون استفاده از دین ارائه می دهند و چه آنهایی که تا دیروز از جبهه و جنگ جز اشتباه جوانی اسم نمی بردند و امروز لباس حمایت بی شائبه از آرمانهای انقلاب و جنگ را دارند! جریانات بی ریشه اغلب در اثر ناهنجاریها و یا روند تغییرات اجتماعی-فرهنگی شکل گرفته است و غالبا تحت تاثیر محورهای احساسی و جنبشی می باشد.
در هر صورت بهترین رویکرد برای فضای شعور محور دانشجویی و متناسب با جنبش دانشجویی (به معنای زنده بودن و نه احساسی بودن) شناخت جریانات سیاسی از طریق معیار ها مشخص و ملاک های قضاوتی ریشه دار به نظر می رسد. بالاخره برای تشخیص درست و نادرست و یا تخمین میزان حق بودن یک جریان اصول مرجعی نیازمند است.
برای یافتن اصول محکم و مورد پذیرش، ملجا اساسی، اسلام و قوانین آن می باشد. بنابراین در اولین مرحله ی شناخت جریانات سیاسی معیارها و ملاک های معقول اصول اساسی و ریشه ای اسلام محک اصلی می باشد. آگاهی از مبانی اندیشه ی سیاسی و گرایشات تجددگرا و سنت گرایانه با محوریت توجه به زیرساختارهای فکری گام دوم در یافتن روشنگری سیاسی جریانات می باشد.
قوت گرفتن برخی جریان های منحط و منحل که در پیچ و خم تاریخ مضمحل شده است از ناآگاهی های سیاسی پیرامون مسائل پایه ای فکری منشعب می شود.
قضاوت بر اساس معیارهای علمی پیرامون جریانات موضوعی است که در سلسله مباحث مبحث جریان شناسی سیاسی مورد نظر می باشد. جریانات کلی سیاسی- تاریخی را می توان به جریانات قبل و بعد از انقلاب تقسیم بندی نمود. نحله های سیاسی چب با تفکرات کمونیستی و گرایش به شوروی و حزب توده از طرفی، چریک های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق از طرف دیگر از جمله جریانات قابل توجه قبل از انقلاب می باشد.
نهضت آزادی و جبهه ملی گرایی با منش تئوریک نیز از جمله حرکات نرم قبل از انقلاب می باشد. در این میان گسترده ترین جریان تاثیر گذار فکری و برون ده مردمی جریان مبارزه ی دین محور با رهبری امام خمینی(ره) بود. سعی می شود در این نوشته معیارهای علمی و الگوی رفتار سیاسی بر اساس اصول اساسی اسلام و با ابزار عقل و منطق ارائه گردد. برای هر کدام از جریان های احساس محور، اشخاص منافق صفت، جریانات تحت تاثیر جریان های فکری غرب و شرق، جریانات روشن فکری بیمار و روشن فکری حقیقی، جریانات دین محور و دین کرا، جریانات معطوف به پیاده سازی سکولاریسم عملی از طریق بنیان های علمی ملتقط و ... مصادیق ریشه دار و بی ریشه تعریف و تحلیل نمود که در نهایت از جمع بندی این مباحث بتوانیم به یک سری اصول متقن و قابل استناد برای یافتن حقیقت مطلقه ی مد نظر مکتب و ایدئولوژی اسلام اصیل دست یابیم و جریانات را بدور از فضای احساسی و غیر علمی به نقد بکشیم.
|