نویسنده مطالب زیر: سیزده 57
علامه طباطبایی
|
پنج شنبه 87 اسفند 1 ساعت 11:6 صبح |
به مناسبت شهادت علامه طباطبایی
علامه: من عهد دارم که هر روز یک جزء از قرآن را بخوانم و الان چهل سال است که این کار را انجام می دهم، هر ماه یک ختم قرآن تمام می شود و باز از ابتدای آن شروع می کنم و هر بار می بینم که انگار اصلا این قرآن آن قرآن پیشین نیست از بس مطالب تازه ای از آن می فهمم. از خدا می خواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم، نمی دانید من چه اندازه از قرآن لذت می برم و استفاده می کنم...
مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد تو مپندار که مجنون، سرخود مجنون گشت از سمک تا به سمایش کشش لیلا برد من به سرچشمه ی خورشید نه خود بردم راه ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم او که می رفت مرا هم به دل دریا برد جام صهبا ز کجا بود مگر دست که بود؟ که درین بزم بگردید و دل شیدا برد خمِ ابروی تو بود و کف مینوی تو بود که به یک جلوه، ز من نام و نشان یک جا برد خودت آموختیم مهر و خودت سوختیم با برافروخته رویی که قرار از ما برد همه یاران به سر راه تو بودیم ولی خم ابروت مرا دید و زمن یغما برد همه دل باخته بودیم و هراسان که غمت همه را پشت سر انداخت، مرا تنها برد!
|
کلمات کلیدی : |
|
نظرات شما ( ) |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|